.
نام نویسنده: مديريت سايت

نقد اجتماعی به بررسی نهادها و الگوهای اجتماعی در جامعه پرداخته و تمام عوامل اجتماعی را در اتفاقات جامعه مؤثر می‌داند. این نوع نقد، رابطه افراد با محیط و بالعکس را بررسی می‌کند.

در نقد اجتماعی، مخاطب زندگی را انباشته و سرشار از وقایع متنوع و موقعیت‌های گوناگون می‌بیند به همین دلیل هر واقعه و پیشامدی که روی می‌دهد و هر موقعیتی که پیش می‌آید برای یک نویسنده دغدغه‌مند، حکم مواد خام را دارد مواد خامی که منجر به خلق داستان‌هایی دلنشین و گاه تلخ می‌شود. نویسنده رمان واقعی و واقعگرا، باید وقایع را به‌گونه‌ای ترسیم کند که امکان رویداد، احساس شود و خواننده باور کند که چنین وقایع و پیشامدهایی ممکن است اتفاق بیفتد.

«احمد محمود» نویسنده برجسته ایرانی مانند بسیاری از نویسنده‌ها، با توجه به شرایط زندگی و موقعیتی که داشته است جامعه زمان خود را در آثارش به بهترین وجه ترسیم کرده است. «مدار صفر درجه» که جزو آثار شاخص این نویسنده شهیر است جامعه‌ای رو به افول را می‌نمایاند که افراد آن مایل به ترقی و پیشرفت هستند اما وقایع و حوادثی که رخ می‌دهد مدار را می‌چرخاند و همه چیز دوباره از صفر آغاز می‌شود.

وی به عنوان یک نویسنده رئالیسم، واقعیت‌ها و مشکلاتی که در خلال سال‌های ۳۲ تا ۵۷ در جامعه آن زمان به وقوع پیوسته را به روشنی، تصویر کرده است. محمود این کار را چنان ماهرانه انجام داده که گویی خود نیز یکی از اعضای آنهاست علاوه بر این به روابط افراد و جامعه، افراد با محیط و گفت‌گوهای افراد با هم پرداخته و از عهده این کار هم به خوبی برآمده است.

وی به شکل بسیار محسوسی، آداب و رسوم اجتماعی را که هدف اصلی نقد اجتماعی است، مورد نظر قرار داده و تشریح کرده است بنابراین این رمان حاصل پدیده‌ها و واقعیت‌هایی است که نویسنده، به عینه در جامعه مشاهده کرده یا به نوعی شاهد آن بوده است. احمد محمود، جزئیات امور مردم و زندگی اجتماعی آنها را به دقت کنکاش کرده است به همین دلیل می‌توان گفت که تحت تأثیر مکتب رئالیسم و آثار «انوره دو بالزاک» بوده است.

رئالیسم و رئالیسم‌نویسی که بالزاک پیشوای آن بود در حدود سال‌های ۱۸۳۰-۱۸۳۵ در میان نویسندگان فرانسوی رواج بسیاری یافت. هدف رئالیسم اجتماعی، دست‌یابی به واقعیت‌ها و مسائل حقیقی زندگی اجتماعی مردم است.

رمان «مدار صفر درجه» در واقع جامعه متزلزل و رو به افولِ اهواز آن روزگار را که بیشترِ اصول اخلاقی مردم در آن از هم گسیخته است به بهترین نحو به نمایش گذاشته است. دروغ، آدم‌فروشی، تملق و چاپلوسی از مشخصات بارز بیشتر شخصیت‌های این رمان است. از یک طرف، ظلم و جور حاکمیت فرو پاشیده و در حال انقراض و بی‌تفاوتی به حال شهروندان به تصویر کشیده می‌شود و از طرف دیگر، فریبکاری شهروندان و دغل‌بازی آنها نسبت به یکدیگر، حوادث داستان را می‌آفریند.

می‌توان چنین استنباط کرد که نویسنده چون خود در منطقه‌ای محروم متولد شده و مشکلات همشهریان خود را از نزدیک دیده، توانسته است درد و رنج مردم آن دیار را به خوبی توصیف کند طوری که گویی خودش نیز از شخصیت‌های اصلی رمان است. جامعه متزلزلی که محمود درباره‌اش نوشته است تیپ‌ها و شخصیت‌های مختلفی دارد. گروهی با از خود گذشتگی به خاطر جامعه از اهداف خود می‌گذرند و برای دیگران به تلاش و تکاپو می‌پردازند اما گروه دیگر، طبقه‌ای ضعیف هستند که همیشه نگران و مضطرب هستند و کار خاصی از پیش نمی‌برند.

جریان‌های فکری حاکم بر رمان
با دقت نظر در مطالب این رمان، می‌توان گفت که محیط و اتفاقات آن، در این اثر برجسته ادبی بی‌تاثیر نبوده است. شاید بتوان گفت که اگر رخدادهای سال‌های ۳۲ تا ۵۷ و مسائل زندگی خود نویسنده نبود وی به خلق این اثر اقدام نمی‌کرد علاوه بر این‌ها محیط جامعه اهواز در آن زمان، با تمام کمبودهای اقتصادی و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی بین قشرهای مختلف، باعث به وجود آمدن جریان‌های مختلفی شده بود. همان طور که گفته شد نقد ادبی یک اثر همیشه محصول محیط اجتماعی است یعنی آثار ادبی از محیط پیرامون خود اثر می‌پذیرند. به قول عبدالحسین زرین‌کوب در کتاب «آشنایی با نقد ادبی»: "در نقد اجتماعی علاوه بر تحلیل جزئیات، به رابطه افراد و محیط و گفت‌وگوهای آنان و آداب و رسوم جامعه پرداخته می‌شود.

در کتاب «پژوهشی در ادبیات رئالیسم از رنسانس تا امروز» آمده است: ترسیم زندگی اجتماعی را می‌توان در فکاهیات، داستان‌های کوتاه طنزآمیز و بعدها در داستان‌های عیاران، از بطن خروشان طغیان‌های توده‌ای، شورش‌ها، جنگ‌های مذهبی و جنگ‌های خونین که در سده‌های ۱۶ و ۱۷ سر برون آورده است نشان داد. رئالیسم، بیشتر تیپ‌های تاریخی اجتماع را بررسی می‌کند. در این رمان، هر کدام از افراد، نماینده یکی از تیپ‌های اجتماع آن روز است. در کتاب «مکتب‌های ادبی» چنین آمده است: نویسنده رئالیسم، هنگام آفریدن اثر خود، بیشتر تماشاگر است و افکار و احساسات خود را در جریان داستان وارد نمی‌کند. رئالیسم می‌خواهد تمام واقعیت‌ها را کشف کند و در مخاطب خود این احساس را تولید کند که واقعیت در حال ظاهر شدن است.

بنابراین باید چنین نتیجه گرفت که استخوان‌بندی رئالیسمی که احمد محمود در این رمان آن را پی می‌ریزد برخلاف آثار چند دهه پیش نویسندگانی که رئالیسم آن‌ها تک‌خطی و یک بعدی بود، چند وجهی و در ابعاد مختلف هنری پی‌ریزی و شکل‌گیری شده که کاری بس پر ارج و ستودنی است و حسن کار نیز دقیقاً در همین است. به این دلایل ما با یک رمان خوب، به یاد ماندنی و دلنشین که سالیان دراز باقی می‌ماند روبه‌رو هستیم.