قصه آشنا کتابی است از نویسنده ی شناخته شده ی معاصر، “احمد محمود”، که داستانی به همین نام در کنار سه داستان دیگر در بردارد. باقی داستان های مجموعه ی پیش رو عبارت اند از “جستجو”، “عصای پیری”، ” ستون شکسته”، “سایه” و “خرکش” که هر کدام داستانی زیبا و با روایتی گرم و صمیمی را به مخاطب عرضه می کنند.
از ویژگی های قلم “احمد محمود” این است که حرف ها و روایت زندگی شخصیت های داستان هایش، بسیار ملموس و آشنا به نظر می رسد و این مساله در مجموعه ای که اتفاقا عنوان آن، “قصه آشنا” است، بیش از پیش به چشم می خورد. شخصیت های “قصه آشنا” آن قدر نزدیک و باورپذیرند که مخاطب بدون نیاز با وفق دادن خود با شرایط یک داستان جدید، خیلی راحت با آن ها ارتباط برقرار کرده و دنیای صمیمی و آشنای داستان ها غرق می شود.
هر کدام از قصه ها داستان جالب و منحصر به فرد خود را دارند و در قصه ی اول که همان “قصه ی آشنا” است، دوستانی از دوران دبیرستان قرار است یک دورهمی بگیرند. قصه ی “جستجو”، داستان نارنجکی است که در یک باغچه پیدا و منفجر می شود و “عصای پیری” داستان آشنای پیرزنی است که با مرگ همسرش، فرزندان او چندان تمایلی به نگهداری از وی ندارند.
“ستون شکسته” مردی است خسته از جنگ که به خانه برگشته و “سایه” قصه ی جابجایی در زمان کشف حجاب است. آخرین داستان این مجموعه “خرکش” نام داشته و قصه ی پسری است که در حال مستی، خرها را می کشد و به همین دلیل به این نام معروف است.
کتاب «قصه آشنا» توسط «احمد محمود» نوشته شده است و اولین بار در سال 1370 روانه بازار شد.
همانطور که گفته شد کتاب صوتی قصه آشنا شامل داستان کوتاه است. این داستانها عبارتاند از: قصه آشنا، جستجو، عصای پیرزن، ستون شکسته، سایه و خرکش. موضوع اغلب داستانهای این کتاب غم و اندوه و فقر مردم عادی جامعه است و نویسنده به خوبی توانسته چیرگی و تسلط خود بر این موضوع را بیان کند.
نویسنده کتاب؛ آقای احمد محمود در داستانهای کتاب صوتی قصه آشنا شیوه واقعگرایی را با شیوه بیان تاثیرات حسی خود ترکیب کرده است و با نگارش این کتاب گام بلند و موثری در جهت بیان احساسات و روابط اجتماعی مردم برداشته است.
قصه آشنا
خلاصهای از کتاب قصه آشنا:
در این قسمت از مقاله قصد داریم تا به اختصار به موضوع هر یک از داستانهای ششگانه کتاب صوتی قصه آشنا اشاره کنیم.
قصه آشنا: این داستان روایتگر دوستان قدیمی است که قرار است پس از مدتها برای ملاقات با یکدیگر دور هم جمع بشوند.
جستجو: در این داستان حوادثی که در پی پیدا شدن یک نارنجک در باغ و سپس منفجر شدن آن اتفاق میافتد، روایت میشود.
عصای پیری: روایتگر زندگی پیر زنی است که همسر خود را از دست داده ولی هیچیک از فرزندان وی تمایلی برای نگه داشتن او نشان نمیدهند.
ستون شکسته: در این داستان زندگی مردی که از جنگ خسته شده و قصد بازگشت به خانه را دارد، میخوانیم.
سایه: داستانی در مورد کشف حجاب.
خرکش: روایتی عجیب در مورد لات بیکلهای است که در اثر مستی خرها را میکشد و به همین دلیل به مرد خرکش معروف میشود.
قسمتی از کتاب قصه آشنا:
پدر زد تو گوش کریم و گفت: بردار بنویس. کریم مداد را برداشت تا بنویسد. پدر گفت: با پنسل نه برو قلم فرانسه بیار. کریم توی ایوان مداد را شوت کرد روی بام. دوات و قلم فرانسه را برداشت و برگشت پیش پدر.
قدقد مرغ خانه را پر کرد. صدای پدر بلند شد: خب این تخممرغ ببند به گردنش از خونه بندازش بیرون، انگار تخم طلا کرده. کریم پوزخند زد. پدر گفت: نخند بدبخت. بنویس خاک بر سر ما. کریم اخم کرد، زبانش را لای دندان گرفت و نوشت: خاکبرسر ما. پدر زد توی گوش کریم و گفت: پس توی این مدرسه صاحبمرده چی یادتون میدن.
صدای زن از ایوان آمد: کمتر سربهسر این بچه بذار. پدر بلند گفت: آخه وقتی من میگم ما این که نباید بنویسه ما، نا سلامتی کلاس سوم خب. باز صدای زن آمد: خودت با دو کلاس اکابرت چیزی بیشتر از بچه نمیدونی. پدر غر زد: لا اله الا الله. قوطی سیگار را برداشت و گفت: کورش کن از سر بنویس.
کریم نوشته را خط زد. زن توی ایوان دنبه آب میکرد. مرد گفت: خب حالا بنویس روزی میاد که بزنم تو سرم و بگم غوره ترشک کورم کنه. کریم نوشت: روزی مییاد که بزنم توی سرم و بگم غوره ترشک کورم کند…
در قسمت دیگری از داستان اینگونه آمده است:
میلرزید و فرياد میزد كه ولد چموش آن دنيا جواب خدا را چه مي دي؟ تو دلم میگفتم تا روز قيامت خيلي وقت هست بابا! تا آنوقت – العياذ بالله – فراموش مي شه كي نماز خوانده كي نماز نخوانده .
نویسنده کتاب؛ آقای احمد محمود در کتاب صوتی قصه آشنا توانسته با تیزبینی و هوشمندی خود و با بهرهمندی از زبان کنایه در قسمتهای مختلفی از کتاب از دردل بسیاری از مردم پرده بردارد، به عنوان مثال در بخشی از کتاب صوتی قصه آشنا میگوید: ما اصلا ملت مردهپرستی هستیم. که در واقعیت نیز همینگونه است.
شخصیتهای انتخاب شده در کتاب همانطور که از عنوان کتاب نیز مشخص است از افراد معمولی و آشنای جامعه انتخاب شدهاند، به طوریکه مخاطب با خواندن داستانهای کتاب و آشنایی با هر یک از شخصیتهای آن با خود میگوید که چه قدر شخصیتهای کتاب برایش آشنا و ملموس است. همین عامل موجب جذابیت کتاب برای مخاطبان شده است.
کتاب صه آشنا از لحنی بسیار ساده و صمیمانه برخوردار است و همین عامل، خواننده را وادار میکند که بدون کنار گذاشتن کتاب، آن را یک نفس تا پایان بخواند.
داستانهای این کتاب روایتگر زندگی مردمان فقیری است که در جنوب شهر زندگی میکنند.