گزارشنویسی از مسابقات خشن!
سعیده اسداللهی - منتقد ادبی
درواقع به علت پیچیدگیهای فوقالعاده زندگی درعصرجدید وهمچنین به سبب فقدان ثبات وقطعیت دراین دوره و زمانه انقلابی که همهچیز بیوقفه دگرگون میشود،داستاننویسی کار بسیار دشواری است.
شکاف فزایندهای که بین رمانهای «خوب» و رمانهای «عامهپسند» در قرن بیستم به وجود آمد، یکی ازویژگیهای چشمگیر تحول رمان در این قرن است. ازیک سو، تقریبا اکثر رمانهایی راکه منتقدان روشنفکرتحسین میکنند وارزشمندمیشمارند،توده مردم اصلا نمیخوانند، از سوی دیگر،روشنفکران کتابهای پرطرفدار سطحی و رمانهای پرفروش مردم پسند را تایید نمیکنند و گاهی به دیده تحقیر به آنها مینگرند و ازخواندنشان اجتناب میکنند.پیامدهای این وضعیت، همچون علتهای آن، متعدد است. تجاریشدن ادبیات نهفقط تاثیر فاجعهباری در ملاکهای عام مردم برای کتابخوانی بر جای گذاشته، بلکه همچنین باعث شده نویسنده خوب هرچه بیشتر احساس انزوا و تنهایی کند؛ چراکه حوزه بسیار محدودی از تجربههای انسانی را محض خاطر مخاطبانی خاص و معدود بررسی میکند.
رمان «ماهیها نگاهم میکنند» روایت مرد روزنامهنگاری است که با تهیه گزارشهای هیجانانگیز از مسابقات خشن و خستهکننده بوکس، در یک روزنامه تخصصی ورزشی، امرار معاش میکند. شخصیتی تنها و منزوی با روابطی محدود که تنهایی خودخواستهاش به واسطه حضور ناگهانی پدری الکلی که سالها پیش گم شده، تحتالشعاع قرار میگیرد.پدری که پس ازسالها با خشونتی غیر قابل کنترل و سرشار از فروپاشیهای عاطفی سروکلهاش پیدا میشود و خواستهای عجیب از فرزندش دارد.ایده اصلی این رمان اشاره به تنهایی و ناامیدی بیپایان بشر امروزی دارد. به قول اصغر نوری، مترجم این اثر، در این کتاب تنهایی آدمها به تصویر کشیده میشود و آدمها از تنهایی شروع و به تنهایی میرسند. ژان پل دوبوآ در این اثر با زبانی طنز ولحنی انتقادی به پیامدهای مدرنیته، شکاف بین نسلها و دردسرهای زندگی شهری میپردازد. شخصیتهای داستان دوبوآ آدمهای ساده و بیآلایشی هستند که درگیریها و اضطرابهای زندگی مدرن شهری آنها را وادار به کنشهای متفاوتی میکند که نتیجهای جز تنهایی ندارد. عنوان اثر به واسطه بستر مکانی اتفاقها که اقیانوس اطلس است و بیشتر غذاهای طبخشده همراه با ماهی است، انتخابی هوشمندانه و شاید رازی پیچیده که خواننده را تا انتها وادار به کشف میکند.