گفتوگو با دکتر امیر الهامی، استاد زبان و ادبیات فارسی به مناسبت 21 فوریه، روز جهانی «زبان مادری»
الهه آرانیان
امروز 21 فوریه، روز جهانی زبان مادری است. سازمان جهانی یونسکو 25 سال پیش این روز را بهمنظور پاسداشت زبانهای مادری و حمایت از تنوع زبانی و فرهنگی در جهان به گرامیداشت زبان مادری اختصاص داد. زبان مادری، اولین زبانی است که کودک با آن آشنا میشود و حرف زدن با آن را یاد میگیرد. زبان مادری بخش بزرگی از ما ایرانیها، زبان فارسی است که بهعنوان اولین زبان در قالبهای لهجههای مختلف آن را فرا گرفتهایم. بخش دیگری از هموطنان ما هم زبان مادریشان، فارسی نیست و برای اولینبار به زبانهای قومی مانند کردی، لری، بلوچی، لری و... صحبت کردهاند. جالب اینکه زبان فارسی که زبان رسمی کشورمان هم هست، سایه حمایت و مهرِ خودش را بر سر زبانهای ارزشمند قومی انداخته و بسیار با آنها دادوستد کردهاست. در ادامه، گفتوگوی ما با دکتر امیر الهامی، استاد زبان و ادبیات فارسی درباره اهمیت زبان مادری و نقش زبان فارسی در پیوند و وحدت قومیتهای مختلف در ایران را میخوانید.
بوته گلِ رز و گلهای رنگارنگش
دکتر الهامی زبان مادری را که نقش مهمی در شکلگیری هویت یک فرد دارد، اینطور تعریف میکند: «آنچه زبانشناسها و کسانی که در حوزه روانشناسیِ زبان کار میکنند، بر آن اتفاقنظر دارند، این است که زبان مادری یا زبان اول یک کودک، بخشی از هویت اجتماعی و فرهنگی اوست و بیتردید شخصیت هر کودک در پیوند با زبان مادری او تکوین پیدا میکند و با زبان مادری است که میتوان با مؤلفههای فرهنگی یک جامعه یا زیرهنجارهایی که در خرده فرهنگهای جامعه هست، ارتباط برقرار کرد». این استاد دانشگاه در ادامه از دوستیِ زبان فارسی با زبانهای قومی در ایران و اشتراکات فراوان میان آنها میگوید: «زبان فارسیِ معیار، عامل وحدت خردهفرهنگهاست. همانطور که گفتم زبان مادری سبب میشود ما جریانهای فرهنگی یا خردهفرهنگها را بهتر درک کنیم. این زبانها و گویشهای قومی در پیوند با زبان معیار منافاتی ندارند. چون مولفههای پیونددهنده همه اقوام ایران بر پایه زبان فارسی معیار استوار شده و اگر کسی بخواهد گویش خود را حفظ کند، پسندیده است؛ چون همه این گویشها در خدمت زبان معیار هستند. آموزش این گویشها از این جهت خوب است که بتوانیم قسمتی از مکتوبات خود را که به زبان فارسی معیار است، با این گویشهای محلی و مادری به دیگران آموزش بدهیم، اما قوام کلی فرهنگ بر پایه زبان معیار است. وقتی از شاهنامه به زبان کردی صحبت میکنیم، وقتی متوجه میشویم قومِ کرد در شاهنامه فردوسی چطور به وجود آمدند، یک جریان دوسویه شکل میگیرد؛ از طرفی با تقویت زبان مادری بسیاری از باورهای زبان معیار را که در آن زبان مادری لحاظ نشده، ترویج میدهیم و از طرفی چتر گسترده زبان معیار را به عنوان شیرازه و عامل حیاتیِ حفظِ همه زبانهای مادری داریم؛ یعنی مادامی که زبان معیار ما به عنوان زبان رسمی حفظ نشود، این گویشها به خودی خود مانند غنچهای هستند که ریشهشان را از دست دادهاند. اگر زبان رسمی را به یک بوته گل رز مانند کنیم و گویشهای مختلف را گلهای آن در نظر بگیریم که هرکدام به رنگی هستند، میبینیم که حیات این گلهای رنگارنگ به حفظ ریشه و ساقه آنها بستگی دارد».
قدرت و توانایی فوقالعاده زبان فارسی در واژهسازی
دکتر الهامی در بخش دیگری از سخنانش به وجوه اشتراک بین زبان فارسی و زبانهای قومی در ایران اشاره میکند و میگوید: «شما در تمام گویشها سایه زبان فارسی معیار را میبینید. پیرنگ بسیاری از گویشها و لهجههای ما زبان فارسی معیار است. در گویشهای ما بسیاری از واژگان در فارسی معیار و در شعر و نثر کهن وجود دارد. کلمهای که ما تصور میکنیم مربوط به گویش خاصی است، ممکن است ابتدا در فارسی معیار بوده باشد و از این زبان به آن گویش وارد شدهباشد.». این استاد زبان و ادبیات فارسی درباره ازخودبیگانگیِ فرهنگی بعضی از نوجوانها و جوانها و بیتوجهیشان به زبان فارسی که زبان مادری بخش زیادی از ایرانیهاست، معتقد است: «زمانی که از توانایی زبان معیار و لهجهها و گویشها بیخبر باشیم، سعی میکنیم برای خودمان با استفاده از زبانهای بیگانه هویتسازی کنیم و گمان میکنیم این بر شخصیت ما خواهد افزود. این از عدم شناخت کافی از قدرت زبان مادریمان هم ناشی میشود. این توانایی و قدرت زبان فارسی باید عامل افتخار باشد. حدود 20 ریشه در زبان فارسی قدرت لغتسازیِ 200 ریشه در زبانهای دیگر را دارد. به این علت که ما در زبان فارسی هم از ساختهای ترکیبی برای واژهسازی استفاده میکنیم و هم از اشتقاقات زبانی. این نشان از توانایی زبان ماست، اما از آن غافل هستیم و با کاربرد زبان غربی به پیکره زبان فارسی آسیب میزنیم».
وظیفه مهم معلمهای ادبیات فارسی
استاد ادبیات دانشگاه خیام در بخش پایانی گفتوگو از نقش مهم مدارس و دانشگاهها از آشناکردن جوانان با تواناییهای زبان فارسی میگوید: «ما در مدارس و دانشگاهها صرفاً نباید به جلوههای زیبای ادبیات بپردازیم. بله شعر حافظ و سعدی و فردوسی زیباست، اما نباید به این جنبه بسنده کنیم. در حالی که نیاز است مخاطبان ما از جهت خردورزی هم با اثر ادبی پیوند حاصل کنند و احساس تعلق خاطر به این زبان را با به کار بردن واژههای اصیل بروز بدهند. از طرف دیگر افراط و تفریط هم نباید کرد و ممکن است جایگزین نادرست بیشتر آسیب بزند. معادل و جایگزین باید بسیار دقیق باشد و اگر معادل زیبایی نداریم، اصرار بر جایگزینی نکنیم.»
منبع: روزنامه خراسان