روباه شنی تألیف محمد کشاورز است. این کتاب در سی و چهارمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان «کتاب سال ایران» برگزیده شد.این اثر از ۹ داستان تشکیل شده است که با دیدی رئالیستی به رویکردهای اجتماعی میپردازد؛ برخی داستانهای این کتاب فضای طنز نیز دارد، طنزی که برآمده از موقعیتهای اجتماعی است. نویسنده در این مجموعه به سراغ آدمهایی رفته است که برای فرار از تکرار و تنهایی، به شی یا خاطرهای پناه میبرند؛ آدمهایی که ارتباط مستقیم و بی واسطهای با یکدیگر ندارند و اشیا و خاطرات است که واسطی بین آنهاست. شروع داستان با بحران آن، قدرت روایتگری بالایی را طلب می کند. از آنجا که تعلیق به تنهایی برای ایجاد کشش در داستان کافی نیست، نویسنده با ایجاد رخداد عینی، خواننده را نیازمند به روایت و نقل میکند و سپس به کمک عناصر دیگری مثل شخصیت پردازی، فضاسازی و تصویر، مخاطب را نه به خود اتفاق بلکه به چرایی آن مشغول میکند؛ علاوه بر این با روایت بحران، در شروع و سپس پرداختن به داستان پیش از وقوع بحران، خواننده را جلوتر از شخصیتهای داستان قرار میدهد و با خواننده محور کردن آن، لذت انتظار را برای مخاطب در مواجهه شخصیتها با بحران، فراهم میکند.