دکتر معصومه محمود، استاد پاکستانی زبان و ادبیات فارسی در گفت و گو با خراسان از جایگاه تاریخی والای زبان فارسی در کشورهای پاکستان،بنگلادش و هند و نیز،بایسته های احیای آن می گوید
الهه آرانیان- پیش از آنکه استعمار سیاه انگلستان بر شبهقاره هند مسلط شود، زبان مردم این منطقه فارسی بود. زبان اصیل فارسی آنقدر در شبهقاره هند و پاکستان و بنگلادش کنونی گسترده بود که هنوز هم بسیاری از نسخههای خطی فارسی در کتابخانههای این مناطق پیدا میشوند. عمرانخان، نخستوزیر وقت پاکستان، در سال 98 در نشست خبری مشترک با رئیسجمهور ایران جملهای گفت که آه از نهاد فارسیزبانان و ایرانیها بلند شد؛ او گفت: «اگر 200 سال پیش دخالتهای انگلیس در منطقه نبود، ما با یکدیگر فارسی حرف میزدیم». خوشبختانه در سالهای اخیر اقدامات مؤثری از سوی دو کشور ایران و پاکستان برای گسترش زبان فارسی در دانشگاهها و مراکز زبانآموزی پاکستان صورت گرفته است. یکی از جلوههای گسترش فارسی، افزایش دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی، چه در دانشگاههای پاکستان مانند دانشگاه لاهور و چه دانشگاههای ایران مانند دانشگاه فردوسی در مقاطع تحصیلات تکمیلی است. یکی از دانشآموختگان رشته زبان و ادبیات در دوره دکتری دانشگاه فردوسی مشهد، خانم معصومه محمود است که در رساله دکترایش به سراغ موضوعی تطبیقی بین زبان فارسی و زبان اردو رفته است. خانم محمود در رساله خود، پژوهشهای زبان اردو درباره آثار کهن فارسی از سال 1947میلادی را بررسی کرده است. با ایشان درباره این پژوهش، وضعیت زبان و ادبیات فارسی در پاکستان و نیز تاثیر زبان فارسی بر زبان اردو و نزدیکی این دو زبان گفتوگو کردهایم.
درباره رساله دکتریتان توضیح دهید.
رویکرد رساله من بررسی پژوهشهای زبان اردو درباره آثار کلاسیک فارسی بود. در سه سال گذشته از کتابخانههای پنج شهر پاکستان بازدید و حدود 800اثر را گردآوری و اسکن کردم. این تعداد اثر تا تاریخ 1947میلادی و استقلال پاکستان را دربرمیگیرند و به همین دلیل کتابها و مقالاتی که قبل از این تاریخ هستند، از دایره رساله دکترای من خارج شدند. همچنین از این تعداد آثاری هم که درباره ادبیات معاصر فارسی نوشته شده بودند، از دایره مطالعه من حذف شدند و فقط آثاری باقی ماندند که درباره ادبیات کهن فارسی نوشته شده بودند.
برای اشاعه و پاسداشت زبان فارسی در پاکستان چه پیشنهادهایی دارید؟
تا قبل از کمپانی هند شرقی و سلطه انگلستان بر شبه قاره، زبان فارسی، زبانی بسیار فاخر و شاهنشاهی بود و آنها که میخواستند مناصب بالا به دست بیاورند، به زبان فارسی روی میآوردند. بیشترین و غنیترین فرهنگها و لغتنامههای فارسی و تاریخ نویسی های زبان فارسی در شبه قاره نوشته شده تا مردم اردو زبان بتوانند زبان فارسی را به خوبی یاد بگیرند و در مناصب حکومتی به عنوان نویسنده و کاتب و خطاط کار کنند. به این دلیل زبان فارسی تا آن زمان در اوج بود. بزرگ ترین گنجینههای نسخ خطی در پاکستان و هندوستان است. امروزه ما در دانشگاههای تراز پاکستان گروه زبان و ادبیات فارسی داریم؛ از کارشناسی تا دکتری، دانشجویان در شهرهای مختلف پاکستان فارغالتحصیل میشوند. اگرچه کشور ایران هم در تلاش است که زبان فارسی را در این منطقه به رونق قبل برگرداند و خانههای فرهنگ در شهرهای مختلف شبه قاره، زبان فارسی میآموزند، ولی آن بازخوردی که باید داشته باشد، ندارد.
لطفاً درباره لزوم راه اندازی کرسیهای زبان اردو در دانشگاههای ایران و تاثیر آن بر روابط فرهنگی، اقتصادی و... بفرمایید.
اقبال لاهوری میگوید: خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد/ خواهان کسی باش که خواهان تو باشد. وقتی به دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی آمدم دیدم در این دانشکده پنج زبان تدریس میشود، اما از اردو خبری نیست. با اینکه زبان اردو بعد از انگلیسی و چینی، سومین زبان پرگویشور دنیاست. چرا همانطور که در پاکستان به فارسی توجه میشود، در ایران به اردو توجه نشده است؟ من هشت سال است در ایران هستم و دانشگاههای زیادی را دیدهام. متاسفانه به جز دانشگاه تهران، در هیچ دانشگاهی زبان اردو تدریس نمیشود. در دوره کرونا وقتی شروع کردم به تدریس زبان اردو به صورت آنلاین، پیامهای مختلفی از ایرانیها دریافت کردم که میخواستند برای کارهای تجاری و فرهنگی و... اردو یاد بگیرند. وقتی این علاقه و اشتیاق هست، نیاز است که در دانشگاهها زبان اردو به همراه تبلیغات تدریس شود. ماه گذشته وزیر علوم پاکستان به ایران سفر کرد و گفت چرا آنقدر که ما شما را دوست داریم، شما ما را دوست ندارید؟ با اینکه 60درصد زبان اردو از زبان فارسی گرفته شده است.
وضعیت دانشجویان پاکستانی و غیرفارسیزبان را که در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل می کنند، چگونه ارزیابی میکنید؟آیا پس از فارغالتحصیلی از آنها برای انجام فعالیت علمی حمایت میشود؟
آنها که در رشته ادبیات فارسی فارغالتحصیل میشوند، چه در ایران و چه در پاکستان، بعد از دانشآموختگی به کار ترجمه میپردازند که نمیتواند کار ثابت باشد یا اگر خیلی مسلط باشند، عضو هیئت علمی میشوند که تعدادشان کم است. به همین دلیل چون آینده شغلی زیاد چشمگیر نیست، تعداد دانشجوها کم شده و حمایتهایی هم از ایران یا پاکستان برای زبان و ادب فارسی به غیر از دانشگاه لاهور که فعال است، نمیشود. گلایه همه استادان پاکستانی این است که قبلاً از طرف ایران یا از طریق دانشگاههای ایران دورههای دانشافزایی برای دانشجویان ادبیات فارسی برگزار میشد و دانشجویان تحصیلات تکمیلی به ایران میآمدند و در محیط فارسی قرار میگرفتند و میتوانستند بهتر تکلم کنند و بهتر بنویسند؛ گویا در دهه اخیر متاسفانه این دورههای دانشافزایی دیگر برگزار نمیشود.