نمایشگاه کتاب تهران را با تمام اشکالاتش میتوان جزو مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور دانست؛ رویدادی که هرسال تعداد زیادی از اهالی فرهنگ، ادبیات و هنر را از گوشه و کنار ایران و دیگر کشورهای فارسیزبان گرد هم جمع میکند. گلرخسار صفی آوا از شاعران برجسته پارسیگوی اهل تاجیکستان ازجمله همین افراد است. به گزارش ستاد خبری سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران،به بهانه مهیا شدن تهران در این روزها برای برگزاری یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی خود، مصاحبهای با این شاعر سرشناس انجام شده است که خلاصهای از آن را در ادامه میخوانید.
کسی که کتاب میخواند گرسنه نمیماند
گلرخسار صفی آوا درباره کیفیت برگزاری نمایشگاه کتاب تهران گفت: من در بسیاری از نمایشگاههای بینالمللی دنیا ازجمله مسکو، فرانکفورت و... شرکت کردهام، اما به نظرم هیچ نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران نیست. من هفده سال است که به نمایشگاه کتاب تهران میآیم. سال گذشته هم کتابم با نام «گل خنجری» در نمایشگاه رونمایی شد. میخواهم بگویم ملتی که اوستا دارد و اولین نوشتار را روی کاغذ پیاده کرده است، میتواند چنین نمایشگاه باشکوهی را با حضور مردم برگزار کند. نمایشگاه کتاب، یک اقیانوس و بحر کتاب است.
وی افزود: ایرانیان یک تاریخ هفتهزارساله دارند و ملت آریایی را تعریف میکنند. در خلق کتابهای ایرانی کسانی مشارکت دارند که خود اهل کتاب هستند و آن را میشناسند. وقتی ما در روزهای سخت، فقر و محرومیت کشورمان، بنای کتابخانه ملی تاجیکستان را گذاشتیم، برخی گفتند که ما گرسنه هستیم و شما کتابخانه تأسیس میکنید؟ ما در جواب گفتیم کسی که کتاب میخواند گرسنه نمیماند چون کتاب همه را سیر میکند. درمجموع من خاطرات بسیار زیادی از نمایشگاه کتاب تهران دارم. من فکر میکنم دیپلماسی میان ایران و تاجیکستان، دیپلماسی عشق، محبت، صداقت، همجواری و خواهر و برادری است. کتاب برای من از دیپلماسی بالاتر است. یکی از جذابیتها و فواید این نمایشگاه این است که حتی تاجیکستانیهایی که زبان فارسی نمیدانند از این نمایشگاه برای خود کتاب میخرند. این از محبت بالاتر است. به همین خاطر ما نسبت به ایران و ایرانیان عشق و محبت خاصی داریم. هر حکومت و دورهای سیاست و روش خاص خودش را دارد اما درمجموع ما در مقابل ایران یک سیاست داریم، سیاست عشق میان فرزند و مادر.
خاطره مشترک گلرخسار صفی آوا با مهدی اخوان ثالث
این شاعر تاجیکستانی گفت: مرحوم استاد اخوان ثالث، استاد بنده بودند و شعری هم برای من سرودند؛ وقتی در آلمان غربی در محافل شعر فارسی حضور پیدا کردم، زمانی بود که از کرملین آمده بودم. آن زمان به یکزبان صحبت میکردیم و شعر میخواندیم، استاد اخوان گفتند چون از شعر و ادبیات فارسی حرف میزنیم، نباید بگوییم من، باید بگوییم ما.
وی افزود: ایران در تاجیکستان بسیار شناختهشده است. آنقدری که ایران در تاجیکستان شناختهشده، تاجیکستان در ایران شناختهشده نیست. البته طبیعی است چون ایران یک مملکت بزرگ است که ریشه و مادر ماست. ما تمام وجوه ایران را از خودمان میدانیم؛ اما جوانان اهل کتاب و ادب تاجیک شعر را بیشتر دوست دارند و هرکس شاعر خودش را انتخاب میکند. باوجوداین که بیش از هفتادسال است که به خط سیریلیک مینویسیم و میخوانیم، در تمام تاجیکستان، باغ، مجسمه و تندیسهایی به نام شاعران ایرانی ازجمله رودکی، فردوسی، مولانا و... داریم. حتی پیکر کورش کبیر هم بهتازگی در باغی نصبشده است. هر چیزی که به ریشه آریایی برمیگردد، در تاجیکستان با آن پیوند داریم و طرفدار دارد. وقتی یک تاجیک در نمایشگاه کتاب تهران حضور پیدا میکند، به این که از این ریشه و مادر است افتخار میکند.
ثروتی به نام زبان مشترک
صفی آوا بیان کرد: نمیدانم امسال از تاجیکستان به نمایشگاه کتاب تهران، چه خواهیم آورد. سال گذشته ما در این نمایشگاه بسیار فعال بودیم. من آینده را بسیار روشن میبینم. ایران را خیلی دوست داریم چون کسی که وارد این وادی میشود عشق و محبت مادری خود را با هر خط و زبانی پیدا میکند. نفت و گاز و طلا تمام میشود اما نعمت و ثروتی که باقی میماند همین زبان و فرهنگ مشترک است. ما هیچ ادعایی نداریم اما به ایران و فرهنگ آن عشق داریم.
وی تصریح کرد: اولین باری که به ایران سفر کردم و بعد به تاجیکستان بازگشتم از من پرسیدند از ایران چه آوردهای؟ من گفتم دیوان حافظ آوردم. به همین دلیل میخواهم بگویم بهترین هدایایی که مردم کشور من از نمایشگاه میآورند همین دیوان حافظ و دیگر شاعران برجسته مانند مولاناست. چون کتابهای نفیس با نقاشیها و طرحهای اصیل طراحیشده است. من میدانم وقتی کسی برای اولین بار به نمایشگاه کتاب تهران میآید و برمیگردد انسان جدیدی متولد میشود چون او میفهمد که زندگی فقط خوردن و خوابیدن نیست. این جاست که میفهمد این ملت آریایی چه ملتی است.