«تراژدی مردم» اثر اورلاندو فایجس، روایتی است از تاریخ روسیه در سال های 1891 تا 1924 یعنی دورانی پرهیاهو در تاریخ این کشور که با انقلاب ها و تحولاتی عظیم همراه است. این کتاب که پیش تر با ترجمه احد علیقلیان به فارسی منتشر شده بود، اخیرا در نشر نی تجدید چاپ شده است. «تراژدی مردم» به وجوهی از انقلاب روسیه توجه کرده که معمولا در تاریخ نگاری ها کمتر مورد توجه بوده اند؛ از این رو این کتابی است که به درک ما از انقلاب روسیه کمک شایانی می کند. «تراژدی مردم» جوایزی از جمله جایزه ادبی دابلیو. اچ اسمیت، جایزه تاریح امروز لانگمن و جایزه تاریخ ولفسن را به دست آورده و کتاب برگزیده دانشگاهی در سال 1997 شده است.
اورلاندو فایجس در «تراژدی مردم» نشان می دهد که مردم عادی روسیه تجربه انقلاب را چگونه پشت سر گذاشتند و زندگی شان در برهه انقلاب چگونه بود و دچار چه تغییر و تحولاتی شد. از این رو، این کتاب در عرصه تاریخ اجتماعی اثری حائز اهمیت و قابل توجه است و درکی تازه از انقلاب روسیه به دست می دهد.
این کتاب در بخش اول، به روسیه در دوره رژیم کهن پرداخته است و در آغاز کتاب با عنوان تزار و مردمش می خوانیم: «در صبحی بورانی در فوریه 1913 سن پترزبورگ سیصدمین سال حکومت رومانوف ها بر روسیه را جشن گرفته بود. هفته ها بود که مردم درباره رویدادی بزرگ صحبت می کردند و همه کس اطمینان داشت که چنین رویداد شکوهمندی را دیگر به عمر خود نخواهد دید. قدرت باعظمت سلسله پادشاهی به طرزی بی سابقه در مراسمی با کبکبه و دبدبه به نمایش گذاشته می شد. با نزدیک شدن جشن سالگرد، هتل های مجلل پایتخت پر شد از رجال مناطق دوردست امپراتوری روسیه؛ و شاهزادگانی از لهستان و سرزمین های بالتیک؛ کشیشان اعظم از گرجستان و ارمنستان؛ ملاها و روسای قبایل از آسیای میانه؛ امیر بخارا و خان خوارزم. شهر با ورود گردشگرانی از ولایات به جنب وجوش درآمده بود و مردم آراسته ای که معمولا در اطراف کاخ زمستانی به تفرج می پرداختند، دریافتند که شمار توده های کثیف و ناشسته بر آنها می چربد -دهقانان و کارگران با قبا و عرق چین، زنان ژنده پوش لچک به سر. با سرازیرشدن ترامواها، کالسکه ها، ارابه ها و سورتمه ها بدترین راه بندان تاریخ بولوار نوسکی پدید آمد. خیابان های اصلی را با نشان های سفید و آبی و سرخ امپراتوری آذین بسته بودند؛ مجسمه ها را به تاج گل و روبان آراسته بودند؛ و تصاویر تزارها که حتی میخائیل، بنیان گذار سلسله پادشاهی را در بر می گرفت، بر سردر بانک ها و مغازه ها آویخته بود. بر فراز خطوط تراموا رشته هایی از لامپ های رنگی آویزان بود که در شب با کلمات عمر تزار دراز باد یا عقاب دوسر رومانوف ها و تاریخ های 1613-1913 می درخشید. روستاییان که بسیاری شان هرگز چراغ برق ندیده بودند خیره به بالای سر خود می نگریستند و شگفت زده سرشان را می خاراندند. ستون ها، طاق ها و تک ستون هایی نورانی به چشم می خورد. جلوی کلیسای جامع غازان غرفه سفیدی قرار داشت پر از کندر و بروملیاد و درختان نخل که در هوای زمستانی روسیه می لرزیدند». همان طور که از همین چند سطر نیز برمی آید، «تراژدی مردم» روایتی است پرشور در مورد شخصیت های تاریخی و نیز مردم عادی که نامی در تاریخ از آنها برجا نمانده است. به عبارتی این کتاب در فاصله میان اندیشه ها و چهره های بزرگ و تاریخ های شخصی نوشته شده و برخی آن را تکان دهنده ترین روایت انقلاب روسیه پس از «دکتر ژیواگو» دانسته اند.