حیدر کاسبی
گاهی اولین سوالی که هنگام خواندن یک داستان برای خوانندگان پیش میآید، این است که خواندن یک سناریوی صرفا عاشقانه یا تخیلی یا جنایی علاوه بر جذابیتش چه چیز مهم دیگری میتواند داشته باشد که مخاطب را دلزده نکند؟ درست همینجاست که نویسندگان بزرگ وارد میدان میشوند، نویسندگانی که چیزی بیشتر از یک خط داستان کلی در چنته دارند و با تردستی خاص خودشان همزمان با یک سناریوی داستانی همه آن چیزی را که در ذهن خلاقشان میگذرد، به ذهن مخاطب تزریق کرده و خوانش کتاب را برایشان توجیهپذیر میکنند.کیست که نداند رمان «در جستوجوی زمان ازدسترفته» چیزی بیشتر از یک داستان بلند است و «مارسل پروست» در این کتاب قطور، علاوه بر یک روایت داستانی جذاب، به مسئلههای مهم دیگری بهجز ادبیات هم پرداخته تا بعد از خواندن یک رمان چند هزارصفحهای مخاطبش احساس بیهودگی نکند.تقریباً بیشتر کتابهای مهم در طول تاریخ ادبیات این ویژگی چندوجهی و نگاه فرا ادبیاتی را داشتهاند تا آن جا که گاهی آنقدر فلسفه، تاریخ، روان شناسی و موضوعات دیگر به ادبیات اضافه میشوند که ژانر کتاب برای مخاطب حدس زدنی نیست.«آلن دوباتن» نویسنده سوئیسی یکی از افرادی است که معتقد است فلسفه باید با زبانی ساده بیان شود تا صرفاً به مخاطب خاص محدود نشود و دیگران هم حق بهرهمندی از آن را در زندگی روزمره داشته باشند. همین ویژگی خاص باعث شده نوشتههای او هرروز بیشازپیش خوانده شوند. آلن دوباتن که میتوان او را یک نویسنده توانا و مسلط به چند تخصص درزمینه نویسندگی دانست در ژانرهای مختلفی مثل فلسفه، روان شناسی و ادبیات قلم میزند و تسلط او به گونههای غیرادبی هم قابلتوجه است.
همیشه اندوهی در کمین است
در کتاب «سیر عشق» که دومین رمان این نویسنده سوئیسی است بازهم موضوع اصلی داستان مثل کتاب اولش عشق است، با این تفاوت که نگاه نویسنده یک نگاه صرفاً رمانتیک به ماجرا نیست؛ بلکه بیشتر نگاهی واقعبینانه و تا حدودی فلسفی به یک زندگی عاشقانه دارد. این نوع نویسندگی یادآور همان مطلع معروف دیوان حافظ است که میگوید: «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها»؛ آلن دوباتن هم خیلی سریع روایت را از آغاز دلدادگی در کتاب عوض کرده و راوی روزمرگی میشود، چیزی که زندگی درنهایت عاید زندگانش میکند و رنج ناشی از چیستی حیات را به آنها تحمیل میدارد. در داستانهای عاشقانه «دوباتن» انگار که یک نفراز جایی بیرون از کتاب، درست در لحظهای که از شادی قلب آدم دارد میترکد میخواهد بگوید همیشه اندوهی در کمین است: «یک روز دیگر با چیزهایی که مغز آدم را کرخت میکند و احمقهایی که بیدلیل دردسر درست میکنند گذشت، دلم خیلی برایت تنگشده و حاضرم برای این که همینالان کنارم باشی هر کاری بکنم.»
تجربه عشق در لبه مرگ
حکایت سنگهای بزرگی که میتوانند در مسیر یک رودخانه افتاده باشند، حکایت بادهایی که میتوانند روح یک جنگل را بیقرار کنند، حکایت عشق، حکایت جنون و بیقراری و درنهایت حکایت این که زندگی با تمام این حرفها ارزشش را دارد که یکبار، فقط یکبار عشق را تجربه کنی، حتی اگر عشق تو را به لبه مرگ نزدیک کند. این تمام آن چیزی است که «آلن دوباتن» در کتابهایش میخواهد بگوید. او معتقد است که عشق ممکن است برای هر آدمی در هرکجای جهان اتفاق بیفتد اما چیزی که بیشتر از آن اهمیت دارد این است که چگونه امتداد پیداکرده و به کجا ختم خواهد شد. «سیر عشق» دومین رمان «آلن دوباتن» است که در سال ۲۰۰۳ نوشتهشده و در ایران توسط نشر «چترنگ» با ترجمه زهرا باختری منتشر شده است.