محمد بهبودی نیا
بر اساس صفحه اول دستخطی که درباره زندگی خود نوشته، تاریخ تولدش ۱۷ رجب سال ۱۳۳۲ (قمری) برابر با ۲۱ خرداد سال ۱۲۹۳ است. در متن دانشنامه دکتری، سال تولدش ۱۲۹۱ ذکر شدهاست؛ ولی در نوشته قاب شدهای که در خانه او و در اتاق کارش به دیوار آویختهاست تاریخ تولد او دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ نوشته شدهاست. دکتر محمد معین مؤلف فرهنگ فارسی معین، در محله زرجوب شهر رشت به دنیا آمد. طلعت و ابوالقاسم جوان نام محمد را برای او انتخاب کردند. کمتر کسی فکرش را میکرد محمد در آینده قرار است به عنوان «پدر فرهنگ فارسی» شهرت پیدا کند و با هوش و ذکاوت خود نه تنها فرهنگ دوستان ایرانی بلکه بزرگانی از دیگر کشورها را شگفت زده کند و نشانهای بین المللی زیادی به او اهدا شود.
اخذ لیسانس در 16 سالگی
همیشه در زندگی بزرگان عرصههای مختلف رد پای پررنگ رنج و اندوه در کودکی خودنمایی میکند. دکترمحمد معین هم از این موضوع مستثنا نیست. او هنوز شش ساله بود که ابتدا مادرش طلعت و چند روز بعد پدرش، ابوالقاسم را از دست داد و تحت سرپرستی پدر بزرگش محمد تقی معین العلما قرار گرفت. یک روحانی مورد احترام در شهر رشت که محمد معین آموختههای معنوی خود را مدیون این فرد میداند. انگار روزگار عزمش را جزم کرده بود تا محمد در 13 سالگی دوباره به سوگ بنشیند و اندوه درگذشت پدربزرگش را که بزرگ ترین حامی او به شمار میآید به دوش بکشد.
محمد تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر رشت به پایان رساند، سپس برای ادامه تحصیل به تهران رفت. دوره دوم متوسطه را در دارالفنون تهران گذراند. در تمامی این سالها استعداد مثال زدنی محمد معین در زمینه ادبیات و عربی معلمان را حیرت زده کرد. سالها یکی پس از دیگری گذشت و معین با نمره ممتاز تمام مراحل تحصیل را پشت سر گذراند و در سال ۱۳۱۳ با نوشتن پایان نامهای به زبان فرانسه در مورد شاعر فرانسوی «لوکنت دولیل» در رشته ادبیات و فلسفه به اخذ مدرک لیسانس نائل شد. در سال 1314 پس از فراغت از تحصیل و انجام خدمت نظام به ریاست دانشسرای مقدماتی اهواز منصوب شد. در همین سالها توانست دوره روانشناسی عملی، خط شناسی، قیافه شناسی و مغزشناسی را به صورت مکاتبه ای در آموزشگاه روانشناسی بروکسل بلژیک بگذراند و مدرک آن را بگیرد.
همکاری اولین دارنده دکترای ادبیات فارسی با علامه دهخدا
سال 1321 در 24 سالگی رساله دکترای خود با عنوان " مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی" را نوشت. به این ترتیب او اولین کسی بود که در ایران به اخذ درجه دکترای ادبیات فارسی نائل شد. بعد از دریافت مدرک دکترا به عنوان استاد کرسی " تحقیق در متون ادبی" دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و استاد در دانش سرای عالی مشغول تحقیق و تدریس شد. در ادامه در سال 1324 طبق تصویب مجلس شورای ملی و توصیه علامه قزوینی همکاری با علامه دهخدا را در تنظیم لغت نامه شروع کرد و معاون او در کار لغت نامه بود و پس از وی ریاست سازمان لغت نامه را به عهده گرفت.
تسلط به زبانهای زنده و فراموش شده
دکتر محمد معین به زبان های اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، عربی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، لاتینی و سانسکریت آشنایی داشت. او به هیچ وجه انسان پشت میز نشینی نبود ودر جست و جوی فرهنگ و ادبیات حاضر بود به هر گوشه از دنیا سفر کند. در سفرهای متعددش همواره به سراغ محافل فرهنگی و ادبی و مؤسسات فرهنگ نویسی آن کشورها میرفت و از نزدیک با روش کار آنان آشنا میشد. وقتی به ملاقات با نویسندگان، شاعران، منتقدان و هنرمندان رشتههای مختلف این کشورها میرفت ودایم در حال یادداشت برداری بود. بی تردید همین این دیدارها و یادداشت برداریها در تدوین اثر معروف او «فرهنگ فارسی معین» کار گشا بوده است.
سکوت اسطوره
فشار کاری و بیدار خوابی ناشی از فعالیتهای طاقت فرسا بالاخره اثر خودش را در آذرماه 1345 نشان داد و زمانی که دکتر محمد معین، در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران در حال کار بود بر اثر ضایعهی مغزی بیهوش شد. پس از انتقال به بیمارستان به حالت اغما فرورفت. بعد از این اتفاق ناگوار زندگی این اسطوره ادبیات و فرهنگ با سکوت همراه شد و سرانجام. استاد محمد معین در 13 تیرماه 1350 زمانی که حدود 53 سال بیشتر سن نداشت از دنیا رفت.
درباره آخرین ماه های منتهی به سکته مغزی دکتر معین روایتهای متفاوتی نقل میشود. برخی این گونه می گویند که در آبانماه ۱۳۴۵ پس از برگزاری کنگره ایرانشناسان در تهران، دکتر معین ازطرف دولت مأمور شد که به ترکیه برود و دریکی از برنامههای ایران شناسی سخنرانی کند. او به دلیل درک دقیق اهمیت این مراسم، شب و روز آن هم یک تنه به آماده سازی و ترجمه مطالب مربوط به سخنرانی برای این مراسم مشغول بوده به طوری که حتی فرصت استراحت چند ساعته را نداشته است. پس از به پایان رسیدن این کنفرانس و موفقیت چشمگیر آن، دکتر معین روز هشتم آذر ۱۳۴۵ به تهران بازمی گردد و بلافاصله، فردای آن روز در حالی که احساس سردرد مختصری میکرد برای تدریس به دانشگاه میرود. حوالی ظهر در اتاق استادان گروه ادبیات فارسی به زمین می افتد و بیهوش میشود. بلافاصله او را به بیمارستان منتقل میکنند و در آنجا بستری میشود. بعد از انجام معاینات پس از مدتی مشخص میشود که دکتر معین دچار سکته مغزی شده است. این چهره شناخته شده زبان، فرهنگ و ادبیات در نهایت در13 تیرماه 1350 چشم از جهان فروبست.
برخی آثار
ازجمله آثار تألیفی دکتر محمد معین میتوان به " ستاره ناهید" یا "داستان خرداد و مرداد" ، " یوشت فریان مرزباننامه ( به فارسی و روسی)"،" یادنامه پورداوود"،" برگزیده شعر فارسی (دوره طاهریان، صفاریان، سامانیان، آلبویه)"،" قاعدههای جمع در زبان فارسی"،"مزدیسنا و ادب پارسی ( در دو جلد)"، " برگزیده نثر فارسی (دورههای سامانیان و آلبویه)"،" مفرد و جمع"،" تحلیل هفتپیکر نظامی"،" اسم جنس"،" حافظ شیرینسخن (در دو جلد)"و " مجموعه مقالات (در دو جلد)" اشاره کرد و تحصیحات او شامل " برهان قاطع ( در 5 جلد)" ، " دانشنامه علایی ابنسینا"،" چهارمقاله نظامی عروضی"،" جامع الحکمتین ناصرخسرو"،" شرح قصیده فارسی خواجه ابوالهیثم"،" مجموعه اشعار دهخدا"،"جوامع اشعار دهخدا"،" جوامع الحکایات و لوامع الروایات محمد عوفی"،" عبهرالعاشقین روزبهان بقلی شیرازی" و " حواشی بر اشعار خاقانی" هستند و ترجمههای او نیز عبارتند از: "روان شناسی تربیتی"،" کتبیبه های پهلوی"،" خسرو کواتان و ریدک وی" و" ایران از آغاز تا اسلام".
برخی افتخارات
دکتر معین در دوران فعالیت خود نشان ها و افتخارات فراوانی را کسب کرد که از آن جمله: نشان درجه دوم سپاس در سال 1327، نشان لژیون دونور، دریافت جایزه Tambour در سال 1322، دریافت نشان هنر و ادبیات از دولت فرانسه در سال 1340، دریافت نشان Order des palmes Academiques از ژنرال دوگل رئیس جمهور فرانسه است.