رمان «دیوید کاپرفیلد» نوشته چارلز دیکنز با ترجمه احد علیقلیان از سوی نشر مرکز منتشر شد. این ناشر پیش از این «آلیور تویست» دیکنز را با همین مترجم منتشر کرده بود. «دیوید کاپرفیلد» که نویسنده آن را مهم ترین اثر خود می دانست، 174 سال پیش یعنی در سال 1850 منتشر شد. بسیاری این اثر را روایت گر کودکی دیکنز می دانند. نویسنده این اثر را در 27 سالگی نوشت. شخصیت اصلی این رمان که از منظر اول شخص روایت شده، از نظر رفاهی زندگی تامین و خوبی دارد، به دلیل ناملایمات زندگی و گریز از نزد ناپدری اش از لندن فرار می کند و مانند اولیور تویست فراز و فرودها و سختی های زیادی را پشت سر می گذارد. «دیوید کاپرفیلد» در 64 فصل نوشته شده است. در نسخه ای که علیقلیان از «دیوید کاپرفیلد» ترجمه کرده، درباره نام مکان ها، اشخاص، کتاب ها و شعرها به صورت پانوشت درج شده اند. این مترجم می گوید پانوشت هایی که با حرف «و» مشخص شده اند از ویراستار انگلیسی کتاب و پانوشت هایی که «و» دارند، از مترجمند.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: «در عذاب این وضع روحی - امیدوارم نه منحصرا وضع روحی من بلکه وضع روحی که برای دیگران هم آشنا بود- آن شب به نروود رفتم و وقتی دم در پرس و جو کردم از یکی از خدمتکاران شنیدم که دوشیزه میلز آنجاست و از عمه ام خواستم نامه ای را که نوشته بودم برای او بفرستد. درنهایت صداقت از مرگ نابهنگام آقای اسپنلو اظهار تاسف کردم و در همان حال اشک می ریختم. از او خواهش کردم به دورا بگوید، اگر دورا در وضعی است که بتواند بشنود که پدرش درنهایت مهربانی و لطف با من حرف زده بود و چیزی، نه حتی کلمه ای سرزنش آمیز، جز مهربانی را با نام او نیامیخته بود. می دانم که خودخواهانه این کار را کردم تا نامم پیش او آورده شود؛ اما سعی کردم باور کنم که انصافا این کار را به یاد او کرده ام. شاید به راستی باورش کردم. روز بعد عمه ام جوابی چندسطری به نامه اش دریافت کرد که بیرونش خطاب به او بود و درونش خطاب به من. غم دورا را از پا انداخته بود و وقتی که دوستش از او پرسیده بود آیا لازم است سلام مرا به او برساند فقط فریاد زده بود، چنان که همیشه فریاد می زد، «آه پدر عزیز! آه پدر بیچاره!» اما نگفته بود نه و من بیشترین بهره را از آن بردم.» این کتاب با صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 985 هزار تومان منتشر شده است.