احمد محمود در نوشتههای خود از واقعیتهای پیرامونش بسیار بهره میگرفت و مضمون آثارش زندگی پر فراز و نشیب مردم جنوب خاصه خوزستان است. سرزمینی بافته شده از رنجها و دردها که در کشاکش حوادث تاریخی متصل، دشواریهای بسیاری متحمل شده است. تصویر لایههای زیرین جامعه به قدری در آثار محمود واضح و ملموس است، گویی مخاطب همراه با داستانها ماجراها را تجربه میکند.
احمد محمود (اعطا) متولد چهارم دیماه ۱۳۱۰ اهواز، در خانوادهای از طبقه متوسط و زحمتکش متولد شد. پدرش -حاج محمدعلی اعطا- معمار بود و خانوادهای پر جمعیت را اداره میکرد. احمد که فرزند نخست بود از نوجوانی به کار مشغول شد تا در تنگنای مالی کنار پدر باشد و سخت مشغول شد. این دشواریها شخصیتی مقاوم، جدی و سختکوش از او ساخت که بعدها در قله داستاننویسی قرار گرفت. دنیای داستانی احمد محمود حاصل دریافت آن سالها و بعدتر سالهای تاریخ ساز و پرمخاطرهای است که نویسنده در نوجوانی و جوانی خود زیسته و بازنمایی آن روزگار است به شکلی هنرمندانه و ژرفنگر.
بازتاب زندگی اجتماعی و حوادث تاریخی و تصویر پدیدههای زندگی بدن قضاوت و حکم نویسنده بر داستان، وجه شاخص نگرش هنرمندانهی او به خلق یک اثر است. سوای تمام نگاههای نقادانه به آثار محمود، اعتراض و ستیز نویسنده در قالب داستان با استبداد و اقتدار حاکم بر جامعه آن روزگار بسیار قابل توجه است.
محمود در آغاز جوانی به سبب فعالیتهای سیاسی دستگیر و زندانی شد. مدتی از آزادیاش نگذشته بود که در طول مدت سربازی باز گرفتار و این بار راهی تبعید شد. این حرکت آغازی شد برای نگاه عمیق راوی به دنیای پیرامونش که جهان داستانی او شد. نوشتن مستمر، تجربهآموزی و بعدها بهکارگیری آنها ساخت و بافت آثار این نویسنده را با شیوهای نو بنا نهاد. شیوهای که نشان داد داستان فقط سطح نیست و لایههای عمیقتری هم دارد.
احمد محمود در رمانهایش آشکارا وضع موجود جامعه را تشریح میکند و به انتقاد از آن میپردازد. تلاش او برای انعکاس تفکرات حاکم بر ذهن مردم در شخصیتهای داستانها بسیار موفق است. آنچه که هست، شناخت گسترده او از اقشار و شخصیتهای گوناگون در جامعه است. او به دور از هر گونه شعار و کلیشهای طبقات اجتماعی مختلف، آدمها و شرایطشان را به خوبی نشان میدهد.
رمان مشهور و موفق همسایهها به اوج تحولات و اعتراضهای سالهای ۱۳۳۰ میپردازد. و «خالد» شخصیت نخست و قهرمان داستان در حال گذر از نوجوانی با مسائل و مشکلاتی مواجه میشود که داستان را روایت میکند. او با پشت سر گذاشتن نیازهای سطحی دوران بلوغ همراه با پیشرفت طرح رمان به واسطه تجربیاتش به فهم سیاسی و اجتماعی میرسد. خالد با حساس شدن نسبت به دردهای اجتماع و مسائل مردم از یک نوجوان طبقه فرودست به یک شخصیت مبارز تبدیل میشود. «ملی شدن صنعت نفت» موج بزرگی از اعتراضات را به وجود آورده که توسط حکومت اقتدارگر در حال سرکوب است. مردم معترض که از عمق فلاکت و بدبختی جامعه برآمدهاند، با این شکل از مخالفت مقتدرانه ناآشنا نیستند و هدفمند به یکدیگر میپیوندند. محمود در همسایهها پیامدهای استبداد را به تصویر میکشد. تصاویری زنده و ماندگار از فقر و انحرافات اجتماعی که در یک جامعه فقیر بیداد میکند.
«داستان یک شهر» رمان فراموش نشدنی و بینظیر، حاصل سالهای تبعید احمد محمود به بندر لنگه است. داستانی در فضای سالهای سی و چهل خورشیدی، روایت رنجها، بیعدالتیها، زندان، شکنجه، تبعید و اعدام. محمود در این رمان دو ماجرا را در یک بستر روایت میکند. یکی وقایع بندر لنگه که تبعیدگاه است و دیگری حوادث زندان که به شکلهای مختلف تکثیر شدهاند. همچنان به انتقاد از وضع موجود میپردازد؛ وضعیتی فلاکت بار و سرشار از آلودگیها که تا دل هر خانهای نفوذ کرده و در حال ویران کردن زندگی است.
محمود در توصیف فضای پرآشوب، تبزده و متشنج جنوب بسیار زبردست و ماهرانه عمل کرده و توجه به فضاها و آدمها یکی از به یاد ماندنیترین شخصیتپردازیها را رقم زده است. آنچه یک اثر ادبی را ماندگار میکند، ارتباطی است که با مخاطب برقرار میکند و تأثیری ست که بر دنیای بیرون خود میگذارد. به عبارتی یک نویسنده خلاق بنا به وضع موجود جامعه خود با درک معناها، دست به خلق و آفرینش میزند و رمان «زمین سوخته» حاصل رویارویی محمود با یک پدیده بود به نام «جنگ» این اثر نخستین رمان منتشر شده از سرما به آغازین جنگ ایران و عراق بود. رمانی که حاصل تجربه مستقیم نویسنده در زمان جنگ و در مناطق جنگی است.
زمین سوخته روایتگر ویرانیهای جبران ناپذیر است. راوی مرد جوانی تنهاست که با مهاجرت خانواده جنگ زدهاش در اهواز تحت محاصره و سوخته در آتش دشمن مانده و تلخترین تجربهاش مرگ برادر جوانش است. راوی شاهد بمبارانهای پیدرپی است، آوارگیها و رها شدن زندگی. در زمین سوخته همه تصاویر واقعیاند. همه آدمها و رنجها و مصیبتهایشان.
محمود با روایت مرگ همگانی هم محلهایهایش داستان را به انتها میرساند و مخاطب را همچنان در بهت و عزا فرو میبرد. دو رمان مفصل دیگر «مدار صفر درجه» و «درخت انجیر معابد» روایتگر وقایع پیش از انقلاب ایران و پس از آن هستند که همچنان در اهواز و جنوب رخ میدهند. مدار صفر درجه همچنان بر همان سیاق رئالیسم اجتماعی، با جزئینگریها خاص نویسنده با شخصیتهایی سیاسی و آرمان خواه که از دل جامعه استبداد زده و مفلوک برآمدهاند.
«درخت انجیر معابد»، اما تجربهای جدید است که به سمت رئالیسم جادویی متمایل است. ایده داستان، شخصیتپردازیهای روابط آدمها و گفتگوها متفاوت از سایر آثار محمود است و نویسنده شیوهای نو و خلاقانه را به کار گرفته است.
واقعگرایی محمود در تمام آثارش مشهود است و وجه ممتاز و شاخص تفاوت او از سایرین است. واقعگرایی که در حد سطح و ارائه مستندات باقی نمیماند و با وجود وفاداری نویسنده به واقعیت، از استعاره و اسطوره نیز در آثارش بهره گرفته و میتوان گفت این نمادها با واقعیت درهم تنیده شدهاند و محمود استادانه از این عناصر استفاده کرده است.
نوشتن و گفتن در مورد کارهای محمود، مستلزم شناخت او، زندگی و جهان داستانیاش است و اشاره به رمانها او در این یادداشت، بدون ادعای نقد و فقط در حد اشارهای است به نویسندهای توانا با کارنامهای پربار و ذوقی والا که نوشتن برایش عین زندگی بود و زندگی در تمام داستانهایش جریان داشت.