.
نگاهي به داستان بلند «جایی که هستم» به قلم جومپا لاهیری
انتشار : 1402/11/17


 

​​​​​​​سعیده اسداللهی‌ - منتقد ادبی


«تیبور دری» نویسنده‌ معاصر مجارستانی بر این عقیده است که نوعی ناایمنی درونی مقدمه‌ لازم برای هر کار هنری است. بدین صورت که هر اثر هنری حاصل پیروزی بر ناایمنی‌های درونی است‌ و آن اثری موفق‌تر است که ناایمنی هنرمند عمیق‌تر و در عین شمول، خاص‌تر باشد.

به واقع کنجکاوی می‌تواند پربارترین صفت هنرمند و عنصر برانگیزنده‌ اثر هنری باشد. اثری که چیزی را تایید یا رد نکند، تصورپذیر نیست اما مسائلی که اثر هنری، به صرف بودنش، مطرح می‌کند، آیینه‌ای است که جهان در آن منعکس می‌شود. بحران لازمه‌ آفرینش است چنان که اگر نباشد، هنر می‌میرد. هر نویسنده‌ای که می‌خواهد دست به قلم ببرد، مطمئن است که می‌تواند چیزی بگوید که هیچ‌کس پیش از او نگفته است و می‌تواند آن را به شیوه‌ای کاملا تازه و متفکرانه بیان کند.رولان بارت ادبیات را وسیله‌ای بی‌علت و غایت می‌داند زیرا هیچ‌ضمانت اجرایی ندارد، خود را به جهان عرضه می‌دارد بی‌آن که هیچ‌جبری از دنیای خارج وجود آن را تأیید یا توجیه کند. بنابراین عمل نوشتن را نمی‌توان محدود کرد. از این رو نویسنده همچون صنعتگری است که به جد مشغول ساختن شیء درهم پیچیده است. داستان بلند «جایی که من هستم» به زبان ایتالیایی توسط جومپا لاهیری، نویسنده‌ آمریکایی هندی‌تبار نوشته شده است. داستان حول محور زندگی زن میانسالی است که حرکت و سفر را از خویشتن خویش آغاز می‌کند. شخصیتی که در مواجهه با کشمکش‌ها و تناقض‌های درونی‌اش گذشته را بازگو می‌کند و تاثیر اتفاق‌های پشت‌سر را در سراسر زندگی‌اش به وضوح برای خواننده آشکار می‌سازد. راوی تغییر را با جا‌به‌جایی می‌پذیرد. گویی گذر از گذشته، شروع تولدی خود‌خواسته است. لاهیری، نویسنده‌ هوشمندی است که با ظرافت ایده را از ابتدا تا پایان‌بندی حفظ کرده و با پرداختن به جزئیات به داستان معنا و عمقی غیر‌قابل انکار بخشیده است. با حرکت زمان و تغییر فصل‌ها در طول یک سال، حال درونی راوی هم متغییر می‌شود و این ارتباط با طبیعت و پیوند نیروهای طبیعی با برانگیختگی او، عنصر پیش‌برنده‌ داستان است. لاهیری ازآن دست نویسنده‌های دغدغه‌مندی است که به بررسی انسان و مضامین پیرامون آن می‌پردازد. مجموعه داستان وی با عنوان «مترجم دردها‌» در سال ۲۰۰۰ برنده‌ جایزه‌های پولیترز شده است. زبان و نثر لاهیری در این کتاب همچون دیگر آثار وی ساده و روان است، گرچه ترجمه‌ دقیق و متعهد به متن غزل قربان‌پور در تاثیر این کتاب نقشی اساسی دارد.جومپا لاهیری با نام نیلانجانا سودشنا، زاده ۱۱ژوئیه۱۹۶۷در لندن، نویسنده آمریکایی هندی‌تبار است. لاهیری با نخستین اثرش، مجموعه داستان مترجم دردها(۱۹۹۹)،برنده جایزه ادبی پولیتزر درسال۲۰۰۰ شد. همچنین نخستین رمان او به نام همنام(۲۰۰۳)درساخت فیلمی به همین نام درسال ۲۰۰۷مورد اقتباس قرارگرفت. پدرومادر لاهیری از مهاجران هندی (بنگالی) بودند که از کلکته به لندن مهاجرت کرده بودند. پدر جومپا کتابدار دانشگاه بود. او درلندن به دنیا آمد؛ خانواده‌اش وقتی که وی سه ساله بود به آمریکا مهاجرت کردند وبه این ترتیب جومپا در رود آیلند آمریکا بزرگ شد.مادر جومپا علاقه‌مند بود که فرزندانش با فرهنگ بنگالی به خوبی آشنا باشند از همین رو آنها اغلب برای دیدن اقوام‌شان به کلکته می‌رفتند.