.
گردهمایی برجسته ترین شاهنامه پژوهان برای معرفی کتاب«هنگامه کیانیان»
انتشار : 1402/11/29

نقطه عطف در رمزگشایی از معماهای تاریخی شاهنامه

مراسم رونمایی از کتاب «هنگامه کیانیان»  تألیف محمد طهماسبی  با حضور دکتر میرجلال‌الدین کزازی، شاهنامه پژوه شهیر ایرانی، استاد شاه میرزا شاه منصور شاعر، پژوهشگر و کارشناس میز تاجیکستان در موسسه فرهنگی اکو و همچنین جمعی از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی به همت بنیاد فردوسی در مشهد برگزار شد. به گزارش خراسان، دکتر میرجلال‌الدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی   در این نشست تخصصی گفت: من این کتاب را برگ زدم و شناخت من از آن در همین پایه‌ومایه است. در گفتار نویسنده، من به آن آگاهی بایسته و نه بسنده از این کتاب دست یافتم. از نگاهی بسیار فراگیر من بر آنم که آن روش که نویسنده گرامی این کتاب می‌خواسته است آن را در پژوهش و نوشته خود به کار بگیرد دیدگاهی است که ما در این روزگار، بدان نیازمندیم. می‌دانیم که دانش‌های گوناگونه در روزگار ما پدید آمده است، در قلمروی تاریک، نهفته مانده، پرسمان خیز که آن را علوم انسانی می‌نامند. بسیاری از پرسمان‌ها در این دانش‌ها به‌آسانی به فرجام نمی‌رسد. من بر آنم پاره‌ای از آن‌ها هرگز به فرجام نخواهد رسید، زیرا خاستگاه و قلمروی این دانش‌ها نهان و نهاد آدمی است که بسیار تودرتو و لایه در لایه، نهفته در نهفته و ماز در ماز و راز در راز است. در این علم ما پاسخ پرسش‌ها را هرگز یک‌باره و بی چند و بی‌چون نمی‌توانیم داد. پاسخ سنجیده، به آیین و پذیرفتنی آن پاسخی است که در فلان دبستان که ما در آن به پاسخ خود رسیده‌ایم به‌درستی جای می‌گیرد؛ پیوند استوار دانشورانه آن پاسخ با آن دبستان و مکتب به‌ویژه با بر نهاده‌های بنیادین آن. اگر این همسازی در میان پرسش، پاسخ و زمینه این هر دو باشد ما آن پاسخ را سنجیده دانشورانه پذیرفتنی می‌توانیم دانست، بر آن بنیاد می‌توانیم کرد تا پاسخی دیگر که با سنجیدگی و ستودگی افزون‌تر مگر کسی در آینده بدان پرسش بتواند داد.

 

علوم انسانی،قلمروی پرسش‌ها و پاسخ‌ها
این استاد زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان کرد:قلمروی علوم انسانی، قلمروی پرسش‌ها و پاسخ‌هاست. هر پاسخی انگیزه‌ای می‌تواند شد برای پرسشی ژرفا گرایانه تر. اگر کسی در این قلمرو بینگارد  پاسخ فرجامین را به پرسش داده است به‌راستی دانشور و پژوهنده نیست. این‌گونه نیست که در این دانش‌ها دو در دو همواره بی چندوچون بشود چهار. پس اگر کسی دیدگاهی نوآیین داشته باشد، پاسخی به پرسشی دیرینه، دشوار بدهد نه آن‌چنان پخته و سخته، من بر آنم که همچنان کاری ارزشمند انجام داده است، زیرا زمینه را فراهم کرده است برای پرسش‌های باریک‌تر که به پاسخ‌هایی باریک‌تر می‌توانند انجامید. آن ارجی که من در پژوهش و نامه و دفتری که این تاریخ پژوه، آقای طهماسبی، می‌شناسم این است.

علوم مهندسی و گشایش مسیرهای نو در ادبیات
وی افزود: اندازه گران (مهندسان) هنگامی‌که به این دانش‌ها (علوم انسانی) می‌آمیزند و در آن‌ها می‌اندیشند می‌توانند پرسش‌ها و پرسمان‌هایی نو را در میان بنهند، زیرا از دیدگاهی دیگر به زمینه‌های گوناگون در این دانش‌ها می‌نگرند. یکی از این اندازه گران (مهندسان) به نام فرهاد وداد به دفتر کار من آمد و دفتری کم‌برگ را که گردآورده بود به من داد، من این دفتر را خواندم، برای من شگفت‌آور بود، دری دیگر بر شاهنامه فرا پیش من گشود. او بر پایه دو دانش گاه‌شماری و دیگری اختر شناسی، به برهان، زمان سروده شدن بیژن و منیژه را بیان کرده بود. او بر پایه بیت‌های آغازین داستان‌های شاهنامه به نقاط قرار گرفتن ستاره بر اساس آن چه فردوسی توسی بیان کرده به این مهم دست یافته بود. من از پیش می‌دانستم این بیت‌ها که در ابتدای هر داستان در شاهنامه آمده است بیت‌های زیورینه نیستند، اما به این کارکرد هرگز گمان نبرده بودم.
وی با اشاره به کتاب «هنگامه کیانیان» گفت: نگارنده این اثر کوشیده است به زمینه‌ای تاریک بپردازد و پیداست شاید خامی‌هایی در این اثر باشد اما آن چه از دید من در این اثر ارزش بنیادین دارد همین نوآیینی است. یک زمینه دیگر که این پژوهش پیوند تنگ ساختاری و سرشتین با آن دارد مغزی است که اسطوره را از تاریخ جدا می‌دارد.

دلیل ورود اشکانیان به قلمروی فسون بار اسطوره
وی گفت: کسی که به پژوهشی در این قلمروها دست می‌یازد بسیار جگرآور و دلیر بوده است. ما در شاهنامه درباره اشکانیان، سیاهه‌ای نداریم، تنها نامی از پادشاهان اشکانی برده شده است. من بر آنم که نبود این بخش زرین در سرگذشت ایران در شاهنامه به آبشخورهای فردوسی بازمی‌گردد. فردوسی با پروایی پولادین داستان ایران را سروده است. پروایی که باورمندی به دفتر مینوی و آیینی خود دارد چگونه می‌تواند آن چنان که کسانی می‌انگارند بخشی از سرگذشت ایران را آگاهانه بسترد؛ اما این از آن دیدی که من گفتم بختی بوده است برای اشکانی‌ها. همین فراموشی انگیزه‌ای بوده است که چهره‌های اشکانی به قلمروی فسون بار اسطوره راه ببرند. بیشینه نام های پهلوانان در شاهنامه نام های اشکانی است.

پژوهشی در رویدادهای تاریخ به زبان آمار و ریاضیات
در ادامه این نشست،دکتر علیرضا قیامتی، استاد زبان و ادبیات فارسی با اشاره به بخش‌هایی از کتاب «هنگامه کیانیان» گفت: ما درباره بخش‌های تاریخی شاهنامه بحث‌های زیادی داریم و گمانه‌های متعددی در این باره توسط پژوهشگران بزرگ، مطرح شده است. در این میان، برخی افراد قصد دارند به همه اسطوره‌های شاهنامه رنگ تاریخی ببخشند و برعکس برخی می‌خواهند به همه شخصیت های شاهنامه رنگ اسطوره‌ای بدهند. گروهی از پژوهشگران همه بخش پیشدادیان و کیانیان شاهنامه را کاملاً اسطوره‌ای می‌دانند و هیچ ریشه تاریخی برای آن متصور نیستند و عده‌ای معتقدند کیانیان همان هخامنشیان هستند. البته نگاه سومی هم در این میان وجود دارد که مؤلف کتاب «هنگامه کیانیان» به آن پرداخته است. سلسله پیشدادیان و کیانیان که هیچ اثری از آن‌ها در اسناد تاریخی ما وجود ندارد بی تردید پیش از هخامنشیان و مادها بوده است. بدون شک پیش از مکتوب شدن تاریخ سلسله‌هایی بوده‌اند و سلسله‌های پیشدادیان و کیانیان را سلسله‌های پیش از تاریخ می‌نامند.
وی افزود: البته نام هایی از این سلسله‌ها در اوستا و متون پهلوی آمده که نشانگر حضور این سلسله‌ها در ایران است پس این سلسله‌ها را نمی‌توان اسطوره به شمار آورد. محمد طهماسبی به عنوان مؤلف این کتاب به تحقیق و پژوهش درباره همین دیدگاه در کتاب با نگاه بر علوم ریاضی، آمار و نگاه‌های فرمولی پرداخته است. این اتفاق به این دلیل مورد اهمیت است که شاید بنده به عنوان یک ادبیاتی نتوانم با این نگاه به این موضوع بنگرم. مؤلف برای این کار منابع زیادی از متون اوستایی، پهلوی، آثار الباقیه، آثار غربی را در پی سال ها مورد تحقیق و پژوهش قرار داده است.
دکتر قیامتی تصریح کرد: این پژوهشگر در تمام این سال ها با فرضیه‌ای که در ذهنش داشته سعی کرده قرینه‌های تاریخی سلسله پیشدادیان و کیانیان را به عنوان حلقه مفقوده‌ای از دل تاریخ بیرون بیاورد که بی تردید هر اثری را نمی‌توان خالی از نقد دانست و این کتاب نیز از این مهم مستثنا نیست.

گاه نگاری راهگشا برای درک عمیق شاهنامه
شاه منصور شاه میرزا خواجه اف، پژوهشگر تاجیکستانی نیز در این نشست تخصصی گفت: صبح جمعه هفته گذشته در بازدید از آرامگاه حکیم توس، شور و علاقه‌ای را از سوی مردم ایران به حکیم توس مشاهده کردم که دیدن این همه اشتیاق به ادبیات فارسی دل من را به زندگی گرم کرد  پس از مطالعه کتاب «هنگامه کیانیان» و تیزبینی‌های نویسنده کتاب که کمک شایان توجهی به باز شدن بسیاری از گره‌ها در فهم شاهنامه فردوسی می‌کند نیز بسیار لذت بردم.
وی خاطرنشان کرد: باری این نامه که با خامه گیرا و اندیشه تابناک نویسنده آن مزین شده است به‌راستی کار یک پژوهشگاه بزرگ را می ماند که چندین نفر در آن سالیان دراز، کوشا بوده‌اند. آن چه مرا بیش از محتوای کتاب، جلب و جذب کرد همانا زبان فاخر، رسا، گیرا، فصیح و تا حدود زیادی عاری از هر گونه تعبیر و اصطلاحات غیر فارسی است که ما را مسحور می‌کند. تاکنون به جز استاد میرجلال‌الدین کزازی پیشتازی نمی‌دیدم و خوشا بخت ما پارسی گویان که هم اینک شاگردان وارسته و خجسته دنبال راه ایشان می روند و این نهضت باید ادامه یابد و توانایی، ظرفیت و شکوه زبان شکرین ما را نشان بدهد که این زبان دیروزه و دوروزه نیست.
کارشناس میز تاجیکستان موسسه فرهنگی اکو گفت: موضوع قابل توجه دیگر در این کتاب  این است که در هر صفحه نقش اندیشه‌های دانای بزرگ توس را به روشنی می‌بینیم. درباره ارزش این کتاب باید گفت که  در ردیف شاهکارهای ماندگار در زمینه گاه نگاری محسوب می‌شود.

پرهیز از پیش فرض‌های کلی در پژوهش
همچنین،دکتر زاگرس زند تاریخ دان و ایران شناس برجسته کشور در این مراسم گفت: در این‌گونه پژوهش ها که در کتاب «هنگامه کیانیان» شاهد آن هستیم باید از چند نکته پرهیز کنیم، زیرا این موضوعات می‌توانند ما را وارد دام هایی کنند که بیرون آمدن از آن ها سخت است. در این گونه پژوهش‌ها باید از پیش فرض‌های کلی پرهیز کنیم از سویی دیگر تاریخی کردن هر روایت و هر شخصیت صحیح نیست. باید برای بررسی اساطیر از  علوم مختلف بهره برد.
وی اظهار کرد: ما در ایران به اندازه کافی داده‌های اسطوره‌ای داریم که قدمت آن به پیش از اوستا و نگاره‌ها برمی‌گردد پس فقط با نگاه تاریخی نمی‌توانیم به سؤالات مختلف این حوزه پاسخ دهیم.
دکتر زند افزود: درست است که در پژوهش‌های علمی می‌توانیم فرضیه داشته باشیم و برای آن فرضیه بجنگیم و از آن دفاع کنیم و آن را به اثبات برسانیم،اما داشتن فرضیه نباید با پیش فرض‌های ایدئولوژیک جا به جا شود.
دکتر زند خاطرنشان کرد: اگرچه مؤلف کتاب منابع زیادی را مطالعه کرده، اما بخشی از منابع کتاب با تکیه بر ویکی پدیاست و این نقد بر این اثر وارد است، زیرا استفاده از ویکی پدیا برای نوشتن مقاله و کتاب در رشته تاریخ ممنوع است. نقل قول‌های طولانی حتی از موضوعات غیرضروری درباره اردشیر، اشکانیان و هخامنشیان را مؤلف می‌توانست با زبان دیگری بیان کند. از دیگر اشکالات وارد بر این کتاب نگارش به سه زبان ویکی پدیایی، زبان آمار و ارقام و زبان نویسنده است. مسئله بعدی این است که ما نمی‌دانیم نقش ویراستار این کتاب چیست؟ باید این سؤال را مطرح کنیم آیا ویراستار کتاب علاقه زیادی به پارسی نویسی داشته یا سلیقه و پسند نویسنده بوده است؟ انتخاب این زبان در بخش‌هایی به فهم مخاطب از کتاب، ضربه می زند.
دکتر زاگرس زند گفت: البته باید به این نکته توجه داشت که ارزش کار این نویسنده بیش از آن چیزی است که ما در کتاب می‌بینیم و بنده با نظرات محمد طهماسبی در فرازهایی از کتاب موافقم. این نویسنده با پژوهش‌هایی که داشته شواهدی را بیان می‌کند که قابل تحسین است. ای کاش در لابه لای متن توضیحات کامل‌تری را شاهد بودیم که نویسنده طی این سال ها به آن اشراف یافته است، در این صورت ارزش این کتاب چندین برابر بیشتر از آن می‌شد که امروز رو در روی ما قرار دارد.
در پایان، محمد طهماسبی مؤلف کتاب «هنگامه کیانیان» توضیحاتی درباره روش تحقیق و پژوهش، منابع و محتوای این  کتاب ارائه داد.

منبع: روزنامه خراسان