محمدرضا شفیعی کدکنی میگوید: «ایرج افشار از آن مردان نادری بود که خواب و بیداریاش، سفر و حَضَرش و تکتک دقایق عمرش، در هر کجای جهان که بود، مصروف اندیشیدن به ایران و فرهنگ ایرانی میشد». هجدهم اسفندماه سالروز درگذشت ایرج افشار، نویسنده، نسخهپژوه، پژوهشگر فرهنگ، تاریخ و ادبیات فارسی، ایرانشناس و استاد دانشگاه بود. به این مناسبت ویدئویی از حضور محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه، بر سر مزار ایرج افشار به همراه نوشتاری از او در صفحه منتسب به او منتشر شده است. متن نوشتار شفیعی کدکنی به این شرح است: «در آخرین روزهای بیماری مُهلکی که گرفتارش بود، به دیدارش رفته بودم، برای این که حرفی زده باشم گفتم: «چاپ تازهای در لندن از الفهرستِ ندیم شده است، بر اساس نسخههای مهمی که فلوگل و بایرداج و تجدد و دیگران ظاهراً آن ها را ندیده بودهاند». با این که در بدترین حالات جسمانی بود، با زحمت و ضعفِ بسیار گفت: «بیاور تا ببینم».
بُردم و دیده بود و در مواردی با «مداد» نکتههایی را خط کشیده بود. همه ما به ایران دلبستگی داریم. امّا این دلبستگی امری است ذاتِ مراتبِ تشکیک و در لحظهها و فرصتهای خاصّی خودش را نشان میدهد یا جلوه میکند. در بقیّه احوال، ما، زندگی روزمره خود را داریم و به هزاران مشغله دیگر میاندیشیم و اگر ضرورتی پیش آید، یادی هم از میهن عزیز میکنیم. امّا ایرج افشار از آن مردان نادری بود که خواب و بیداریاش، سفر و حَضَرش و تکتک دقایق عمرش، در هر کجای جهان که بود، مصروف اندیشیدن به ایران و فرهنگ ایرانی میشد و همّت او هیچ چیز دیگری را برنمیتافت. بزرگا مردا که او بود».