.
سنت شکنی «بهار» در پژوهشگری ادب فارسی
انتشار : 1403/02/03

الهه آرانیان


گفت‌وگو با دکتر اسماعیل امینی، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی درباره خدمات علمی و هنری ملک‌الشعرا بهار به ادبیات فارسی به مناسبت روزهای منتهی به هفتادوسومین سالروز درگذشت او
هفتادوسه‌سال از درگذشت محمدتقی بهار، ملقب به «ملک‌الشعرا» می‌گذرد؛ شاعر، ادیب، سیاستمدار، روزنامه‌نگار و تاریخ‌نگار بزرگ ایرانی که خدماتش به فرهنگ و ادب ایران انکارناشدنی است. ملک‌الشعرا بهار، مدافع سرسخت شیوه سنتی شاعری بود و بیشتر به قصیده‌سرایی می‌پرداخت. او از جمله افرادی  بود که مضامین اجتماعی روزگار خود را وارد شعر فارسی کرد؛ وطن، میهن‌دوستی، عدالت و برابری و قانون‌مداری از دغدغه‌های مهم ملک‌الشعرا بهار بود. قصیده «دماوندیه» و تصنیف «مرغ سحر» از جمله مشهورترین اشعار بهار است. یکی از جنبه‌های فعالیت ادبی بهار، پژوهش‌های ادبی اوست که شاید در مقایسه با اشعارش، کمتر شناخته‌شده باشد. سه‌جلد سبک‌شناسی بهار در حوزه نثر فارسی از قدیمی ترین متون فارسی تا روزگار معاصر و نیز کتاب «تاریخ تطور در شعر فارسی» از جمله مهم‌ترین کتاب‌های اوست که تأثیر بسیاری در نگارش متون دقیق علمی و تحقیقی زبان و ادبیات فارسی گذاشت. از دیگر آثار تحقیقی و علمی بهار در حوزه زبان و ادب فارسی می‌توان به کتاب‌های «احوال فردوسی»، «دستور زبان فارسی پنج استاد» و تصحیح «تاریخ سیستان»، «تاریخ بلعمی» و «مجمل التواریخ و القصص» اشاره کرد. به مناسبت  درگذشت این شاعر و ادیب نامدار که در روزهای ابتدایی اردیبهشت رخ داده  با دکتر اسماعیل امینی، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی گفت‌وگو کرده‌ایم.
مقابله با نوگرایی در شعر و زبان 
دکتر اسماعیل امینی درباره تأثیر اقلیم فرهنگی و فکری خراسان بر فضای  فکری و شعری محمدتقی بهار معتقد است: «به دلیل این‌که پرورش ملک‌الشعرا بهار در محیط فکری خراسان و استادان سبک خراسانی بوده، نوع سخنوری‌اش خراسانی است. اولاً قلمروی اصلی کارش قصیده است، ثانیاً آن زبان ادیبانه را ترجیح می‌دهد به زبان گفتار و نوشتار روزمره و دیگر این‌که مدافع سنت است و با کسانی مانند تقی رفعت و نیما یوشیج که قصدتجدد در ادبیات و شعر دارند، مقابله و مجادله می‌کند. مجادلات هم فقط سر شعر نبوده و زبان و خط فارسی و دستور زبان را نیز دربرمی‌گرفته‌است. حاصل کار علمی بهار کتاب سبک‌شناسی است که تلاش می‌کند شیوه‌های نثر را از قدیمی‌ترین متون زبان فارسی تا دوره معاصر بیان کند و ویژگی های سبکی را برشمارد. این کتاب به نوعی دفاع از سنت هزارساله زبان و ادب فارسی است.» 
راز ماندگاری اشعار اجتماعی بهار
این استاد ادب فارسی در ادامه از پرتکرارترین مسائل اجتماعی در شعر ملک‌الشعرا می‌گوید: «در آن دوران حرف اصلی همه متفکران وطن‌پرست و دلسوز ایران، قانون و آزادی و مقابله با استبداد بود. اولین خواسته مشروطه‌خواهان تأسیس مجلس قانون گذاری و محدود کردن اختیارات شاه بود. در کنار این برخی دیگر از شعارهای عصر مشروطه درباره وطن و مساوات در برابر قانون بود. تا پیش از این وطن به مفهوم امروزی معنا نداشت و هرکس به شهر و روستای خود وطن می‌گفت. عاملیت کلی وطن به نام ایران در شعر و تصانیف بهار زیاد است.» 
دکتر اسماعیل امینی، محدود نبودن شعر بهار به زمان و مکان خاص را رمز ماندگاری شعر او می‌داند: «به لحاظ جهان‌نگری، شاعرهایی که به موضوعات فرازمان و فرا مکان می پردازند و موضوعاتشان محدود به زمان و مکان خاص نباشد مثل اخلاق، جبر و اختیار، مرگ، میهن‌دوستی و عدالت و ... ماندگار خواهند شد؛ البته با یک شرط آن هم این‌که به لحاظ هنری و بیانی هم سطح بالایی داشته باشند. در غیر این صورت قدرت تاثیرگذاری ندارند و از بین می‌روند. کار هنری سطح بالا و ارزشمند به دلیل جهان‌نگری فرازمانی و فرامکانی کهنه نمی‌شود. شعر ملک الشعرا بهار هم از این ویژگی برخوردار است.»
حفظ جریان سنت‌گرایی در شعر تا امروز
استاد امینی معتقد است ملک‌الشعرا بهار و سنت‌خواهان دیگری مانند رشید یاسمی، بدیع‌الزمان فروزانفر، جلال‌الدین همایی و بعدها دکتر پرویز ناتل‌خانلری، امیری، فیروزکوهی و شهریار توانستند جریان سنتی شعر فارسی را سرپا نگه‌دارند. 
او می‌گوید: «مدافعان سنت در نهایت توانستند جریان سنت را حفظ کنند و به روزگار ما برسانند. هنوز هم شاعرانی هستند که به شیوه‌های سنتی پایبندند و کارشان اقبال دارد که یکی از بزرگ ترین‌هایشان سیمین بهبهانی است که اغلب آثارش غزل است. تحولات شعر آزاد و نیمایی بر شیوه سنتی شعر تاثیر گذاشته، اما همه آن‌ها که فکر می‌کردند قصیده و غزل و مثنوی از یادها خواهد رفت، الان بعد از گذشت صدسال می‌فهمند که اشتباه فکر می‌کردند. الان شیوه سنتی و نو در کنار هم است و به همدیگر در توسعه امکانات شعر گفتن کمک می‌کنند و در پی حذف یکدیگر نیستند.»
خدمت بزرگ ملک‌الشعرا بهار به نثر علمی
دکتر امینی در پایان گفت‌وگو از خدمت مهم بهار و یادگار ارزشمند او برای دانشگاهیان که همان نوشتن به شیوه علمی و تحقیقی است، یاد می‌کند و می گوید: «بهار یک بنایی را گذاشت مبنی بر این‌که لازم نیست برای نوشتن اثر تحقیقی از نثر ادبی و امکانات بلاغی استفاده کنیم بلکه باید برای نوشتن مطلب علمی و پژوهشی از زبان ساده و بدون پیرایه کمک بگیریم. ایراد تذکره‌ها و زندگی نامه‌های قدیمی ما این است که نویسندگان در نثر خود از کنایه و توصیف و استعاره استفاده کرده‌اند و این باعث شده نثرشان جنبه علمی و تحقیقی نداشته‌باشد. امثال بهار و علامه‌قزوینی و مجتبی مینوی و زریاب‌خویی بین این دو نثر مرزی کشیدند و دقت در تحقیق را اصل قرار دادند. بهار آن‌چه در کتاب‌های تحقیقی خود آورده، با ارجاع دقیق به متون معتبر است؛ کاری که دهخدا هم می‌کند. این روش به عنوان یک سنت ارزشمند در دانشگاه‌ها ماندگار شد. شرایط اصلی برای نوشتن مقاله دانشگاهی، دقت و رسایی و سادگی زبان و ارجاعات به متون معتبر است که یادگار مجاهدت و تلاش بزرگانی مانند محمدتقی بهار است.»