.
نگاهی به کتاب «اختراع قوم یهود»
انتشار : 1403/02/11

 جواد لگزیان
در حالی که رژیم اشغالگر قدس می کوشد از خود تصویری لیبرال و دموکراتیک به نمایش بگذارد، شلومو سند در کتاب «اختراع قوم یهود» با افشای دروغ های متداول صهیونیست ها درباره گذشته، ادعای امروز آنها را هم باطل می کند. کتاب با روشی علمی و با تکیه بر منابع تاریخی گام به گام تمام داستان سرایی های مورخان صهیونیست را از ابتدا بررسی کرده و دروغ می داند و در ادامه موقعیت کنونی اسرائیل را وضعیت استعمارگری ظالم ارزیابی می کند.

شلومو سند، استاد تاریخ، با طرح پرسش هایی اساسی که صهیونیست ها برای آن پاسخی ندارند، تمام افسانه پردازی های صهیونیستی را زیر سوال می برد. او می خواهد بداند: آیا ملت یهود واقعا هزاران سال وجود داشته است، آن هم درحالی که سایر مردمان ازهم پاشیده و ناپدید شده اند؟ پادشاهی حشمونی یهودیه که جمعیت متنوعش به یک زبان سخن نمی گفتند و بیشترشان بی سواد بودند تا چه اندازه ویژگی های دولت-ملت را دارا بود؟ آیا جمعیت یهودیه پس از سقوط معبد دوم تبعید شد یا این تبعید اسطوره ای است نه چندان تصادفی که به بخشی از سنت یهود تبدیل شد؟ اگر ساکنان یهودیه تبعید نشدند چه اتفاقی برای آنان افتاد و میلیون ها یهودی که در مناطقی چنین پرت و دورافتاده و دور از انتظار بر پهنه تاریخ پدید آمدند، چه کسانی اند؟ و اگر یهودیان جهان به راستی ملت بودند، عناصر مشترک در فرهنگ قومی یهودیان کی یف و یهودیان مراکش به جز اعتقاد و مناسک چه بود؟ شلومو سند، با بررسی دقیق شرایط کنونی اسرائیل در پاسخ مدعای لیبرالی سیاست مداران آن معتقد است دولت اسرائیل پس از شصت سال که از پایه گذاری آن می گذرد، تحت سلطه تلقی خاص صهیونیسم از مفهوم ملیت، هنوز از اینکه خود را جمهوری ای در خدمت همه شهروندانش بداند، سر باز می زند. یک چهارم شهروندانش یهودی به حساب نمی آیند و قوانین کشور تلویحا می گوید که نه اسرائیل کشور آنهاست و نه آنان صاحب این کشور. اسرائیل همچنین از ادغام ساکنان محلی خود در فرهنگ کلانی که ساخته جلوگیری می کند و در عوض عامدانه آنها را محروم نگه می دارد. اسرائیل نمی خواهد دموکراسی شراکتی نظیر سوئیس یا بلژیک یا دموکراسی چندفرهنگی شبیه هلند و بریتانیا باشد؛ به بیان دیگر، کشوری باشد که تنوع نژادی و فرهنگی اش را پذیرفته و به همه شهروندانش خدمت می کند. در عوض، اسرائیل اصرار دارد که خود را کشوری بداند که به همه یهودیان در سرتاسر دنیا تعلق دارد، هرچند آنان دیگر آوارگان آزاردیده نیستند و شهروندی کامل کشوری را دارند که برای اقامت انتخاب کرده اند. بنابر این به تعبیر سند، اصطلاحی که باید در وصف اسرائیل به کار برد، همچنان همان قوم سالاری است؛ یعنی دولتی که هدف اصلی اش نه خدمت به مردم برابر از منظر مدنی بلکه خدمت به قومی است که از منظر تاریخی کاملا جعلی و خیالی است و این دولت ماموریت دارد که قوم برگزیده اش را با ابزارهای ایدئولوژیک، آموزشی و قانون گذاری نه تنها از سایر شهروندان که به زعم خودش غیریهودی اند و نه از فرزندان کارکنان خارجی که زاده اسرائیل اند بلکه از سایر ابنای بشر جدا کند. سند تاکید دارد افسانه قوم یهود به منزله پیکره تاریخی انزواطلبی که همواره مانع از پیوستن بیگانگان بود و کماکان نیز باید بر همین مدار می بود، برای اسرائیل مضر و ممکن است موجب فروپاشی درونی آن شود و حفظ موجودیت قومی طردگرا و اعمال تبعیض علیه یک چهارم از شهروندان منجر به تنش هایی مداوم می شود که در آینده ممکن است اختلافات شدیدی ایجاد کنند که به سختی بتوان بر آنها فائق آمد. شلومو سند، با مطالعه اعتراضات کنونی شهروندان علیه رویه قوم گرایانه اسرائیل خاطر نشان می کند که این فرض خوش بینانه که جمعیت رو به رشد و در حال کسب قوا محرومیتش از مرکز سیاسی و فرهنگی را خواهد پذیرفت، مثل بی توجهی جامعه اسرائیل به سلطه استعماری در غزه و کرانه باختری پیش از انتفاضه اول، توهمی خطرناک است. اما درحالی که دو قیام فلسطینیان در سال های 1987 و 2000 ضعف اسرائیل را بر کنترل قلمروهای آپارتایدش آشکار می کرد، تهدید آنان برای موجودیت اسرائیل در مقایسه با تهدید بالقوه ناشی از فلسطینیان ناامیدی که درون مرزهایش زندگی می کنند، ناچیز به شمار می رود. سناریوی فاجعه آمیز قیامی در جلیل عربی که پاسخش سرکوب خشونت آمیز خواهد بود، چندان دور از انتظار نیست و چنین اتفاقی می تواند نقطه عطفی برای موجودیت اسرائیل در خاور نزدیک باشد. سند با نگاهی به آمار با هشدار نسبت به اتفاقات آینده می گوید: «بررسی ها نشان می دهد که نه تنها ازدواج یهودیان با غیریهودیان در حال افزایش است بلکه حمایت از اسرائیل در میان خانواده های زیر سی وپنج سال رو به کاهش است. تنها در میان شصت سال به بالاها همبستگی با اسرائیل پایدار و پرطرفدار است. این داده ها نشان می دهد تزریق قدرت از دیاسپورای فراملی اسرائیل ممکن است تا ابد به طول نینجامد». و سرانجام شلومو سند در این سطرها سوت پایان را برای رژیم اشغالگر قدس به صدا درمی آورد: «اسرائیل نباید فرض کند که حمایت قدرت های غربی تا ابد ادامه خواهد داشت. استعمار جدید در اوایل قرن بیست ویکم که یک نمونه اش اشغال عراق و افغانستان است، نخبگان قدرت در اسرائیل را سرمست کرده است، اما با وجود این جهانی شدن رو به رشد، غرب هنوز خیلی دور است در حالی که اسرائیل در شرق نزدیک قرار دارد. واکنش خشونت آمیز به تحقیر شرق، بر سر کلان شهرهای دوردست آوار نخواهد شد بلکه در پایگاه مرزی مقدم آن خود را نشان خواهد داد. سرنوشت کشور انزواطلب قومی در گوشه جهان عرب و مسلمان نامعلوم است. مطابق معمول، در دوران تاریخی حاضر نمی توانیم آینده را ببینیم اما به اندازه کافی دلیل برای ترس از آن وجود دارد». «اختراع قوم یهود» را شاهکاری در تاریخ نگاری یهود خوانده اند که مورخ اسرائیلی با سنت کشی اقدام به تدارک منابع و مستندات معتبری کرده است که ساخت تصویری دیگر از قوم یهود و مهم تر از آن، آینده اسرائیل را ممکن می کند. این کتاب کوششی علمی و مستند و متکی به منابع برای واکاوی واقعیتی است که پشت تبلیغات صهیونیستی درباره انگاره «ملت یهود» نهفته است. بازنگرش فرهنگ یهود به منزله فرهنگی دینی، واقعیتی که شلومو سند آن را استادانه به تصویر می کشد، پاسخی است به سوالاتی که دهه هاست بدون پاسخ مانده اند. «اختراع قوم یهود»، چنانچه بدون پیش داوری و سوگیری خوانده شود، درواقع ترمیم آن خدشه ای ا ست که سال هاست فرهنگ یهود را نه فرهنگی دینی که فرهنگی قومی جا می زند. تلاش برای عادی سازی این واقعیت «یهودیت به منزله دین و نه فرهنگ قومی» که با گروه گرایی پوچ یهودی در تضاد است، در عمل موهبتی ا ست برای مردم اسرائیل؛ اینکه بتوانند بر مبنای این تجدیدنظر هستی شناسانه سیاستی مداراگرانه تر اتخاذ و از دین سالاری وحشت و تحریف به دموکراسی مدرن گذار کنند. این کتاب روشنگرانه پس از انتشار مورد اقبال و بحث فراوان قرار گرفت، تا حدی که اریک هابسبام در «آبزرور» نوشت «شاید کتاب هایی که آمیزه ای از اشتیاق و دانش هستند تغییری در اوضاع سیاسی پدید نیاورند، اما اگر رسم دنیا چنین بود، این کتاب نقطه عطفی در این رهگذر به شمار می آمد».