حیدر کاسبی
ادبیات ژاپن مثل سینمای این کشور که از غنای ویژهای برخوردار است و کارگردانهای سرشناسی مثل «کوروساوا» را به سینمای جهان معرفی کرده است، توجه خوانندگان و مخاطبان ادبیات در جهان را به این منطقه آسیایی جلب کرده و باعث شده علاوه بر آمریکای جنوبی و اروپا، آسیا هم تا حدودی مرکز و کانون توجه منتقدان ادبی باشد از «هاروکی موراکامی» که بگذریم، «گازویو ایشی گورو» هم در سال های گذشته طرفداران زیادی در جهان پیداکرده است.
خیالپردازی از نوع ژاپنی
یکی از منتقدان درباره سبک نویسندگی «ایشی گورو» میگوید: او نویسنده بسیار خوبی است و در توصیفش تنها میتوان به سه کلمه اکتفا کرد: «بیتکلف، کم گو، بیپیرایه». «ایشی گورو» از پنجسالگی به همراه خانواده به انگلستان مهاجرت کرد. او تمام کتابهایش را به زبانی بهجز زبان مادری یعنی انگلیسی نوشته است و همین امر هم در جهانیشدن او بیتأثیر نبوده است. او برخلاف بیشتر نویسندگانی که معتقدند نویسنده نباید خودش را تکرار کند و باید مانند بازیگر در هر کتاب نقش متفاوت و جدیدی را ارائه کند، به ثبات در نوشتن باور دارد و خودش درباره سبک نویسندگیاش میگوید: «موضوع من از یک کتاب به کتاب دیگر چندان فرقی نمیکند، فقط سطح آن عوض میشود، من مایلم یک کتاب را بارها و بارها بنویسم یا دستکم همان موضوع قبل را انتخاب و اصلاح کنم.»
کتاب «غول مدفون» هفتمین کتاب «گورو» است که در سال ۲۰۱۵ منتشر و برنده بهترین رمان فانتزی سال شد. در این کتاب «گورو» همه قاعدهها را شکسته و به هیچ سبک نویسندگی پایبند نیست. او هر آن چه دلش بخواهد در این داستان خاص مینویسد و با تلفیق حقیقت و رؤیا، فانتزی و واقعیت، گذشته و آینده و هر چیزی که مخاطب فکرش را بکند، رمان عجیبوغریب و درعینحال قابلتأملی خلق میکند. داستان، قصه زن و مرد سالخوردهای است که بعد از جنگ دنبال پسر گم شده شان میگردند و ماجراهای عجیب، غریب و مرموزی را از سر میگذرانند. نویسنده اما چنان تبحری در خلق یک اثر فانتزی از خود نشان میدهد که همه آنها مثل یک فیلم سینمایی جلوی چشمان خواننده رژه میروند و مخاطب دوست دارد همه آنها را باور کند. مثل رئالیسم جادویی در آثار «مارکز» که با تمام حیرتانگیز بودنش قابلهضم است، «ایشی گورو» همپتانسیل این را دارد که اتفاقهای فراواقعی در داستانهایش را بهگونهای به مخاطبش منتقل کند که همه آنها نزدیک به واقعیت و باورش باشند: «با برادر و برادرزادهاش لب رودخانه ماهی میگرفتند که دو تا غول به آنها حمله میکنند، مرد میگوید که غولها از این غولهای معمولی نبودهاند و بسیار وحشتناکتر از هر غولی بودهاند که در تمام عمر دیده است.»
بسیاری از آنها بهگونهای در داستان حرکت میکنند که انگار خواب اند و مطمئن نیستند اگر بیدارشوند چیزی را که میبینند دوست خواهند داشت یا نه.
نویسندگی با سبکی منحصربهفرد
میگویند او پدر سبک جدیدی از نویسندگی است که خودش آن را خلق کرده و هنوز نام مشخصی ندارد. اوج شگفتانگیزی کتاب آن جاست که آدمها روی بدن غولی نهفته راه میروند که آن قدر بزرگ است که او را نه میبینند و نه میتوانند صدایی از او بشنوند. ویژگی بارز کتاب نمادپردازیها و تمثیلی است که میشود از شخصیتها و اتفاقهای عجیب داستان برداشت کرد: «زخمهای کهنه چگونه التیام پیدا کنند در حالی که انگلهای زیادی روی آنها باقیماندهاند. غولی که زمانی بهخوبی دفن شده بود اکنون به جنبش درآمده و بهزودی بیدار میشود، وقتی بلند شد پیوندهای دوستانه ما که مانند گرههایی است که دختران جوان بر ساقه گلهای کوچک ایجاد میکنند از بین میرود.»
«گازویو ایشی گورو» در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل هم شده است. کتاب «غول مدفون» در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات ققنوس منتشرشده است.