قهرمانان بیصدا
قهرمان اساطیری چه ویژگیها و کارکردی دارد، خاستگاهش کجاست و قهرمان تاریخ چه تفاوتی با قهرمان اسطورهای دارد؟ کتاب «قهرمان در تاریخ و اسطوره: درسگفتارها» متن مکتوب و ویراسته و تکمیل شدۀ درسگفتارهای عباس مخبر دربارۀ این موضوع است که به تازگی نشر مرکز آن را منتشر کرده است. نویسنده کتاب جدید خود را «به هزاران هممیهن معمولی که وقتی در شرایط خاص قرار بگیرند، قهرمانانه عمل کنند» پیشکش کرده است.
اسطورهشناس
عباس مخبر، متولد ۱۹ تیر ۱۳۳۲ در روستای سیوندِ استان فارس، مترجم، مؤلف و اسطورهشناس ایرانی و مدرس اسطورهشناسی است. او که فارغالتحصیل فوقلیسانس جامعهشناسی از دانشگاه شیراز و فوقلیسانس زبانشناسی از دانشگاه تهران است، کتابهای بسیاری را در حوزۀ اسطوره و اسطورهشناسی و دیگر حوزههای علوم انسانی به فارسی ترجمه کرده که بعضی از آنها عبارتند از: «مبانی اسطورهشناسی»، «قدرت اسطوره»، «اسطورههای ایرانی»، «اسطورههای بینالنهرینی»، «اسطورههای یونانی»، «اسطورههای رومیۀ، اسطورههای مصری»، «اسطورههای چینی»، «اسطورههای اینکا»، «اسطورههای سلتی»، «اسطورههای بینالنهرینی»، «اسطورههای هندی»، «اسطورههای روسی»، «اسطورههای اسکاندیناوی»، «اسطورههای موازی»، «جهان اسطورهها»، «تاریخ مختصر اسطوره»، «سفر قهرمان»، «الههها: اسرار الوهیت زنانه»، «شناخت کورش»، «ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب»، «مغولها»، « نگاهی به فلسفه: سبک کردن بار سنگین فلسفه»، «کتاب فیلسوفان مرده»، «وزن چیزها»، «شکست شاهانه»، «قبلۀ عالم ژئوپلیتیک ایران»، «نظریۀ اجتماعی مدرن از پارسونز تا هابرماس»، «روشنفکران ایران: روایتهای یأس و امید»، «پیشدرآمدی بر نظریۀ ادبی»، «راز فال ورق»، «معنای زندگی»، «وزن چیزها»، «مقدمهای بر روانشناسی نقاشی کودکان»، «حیوان قصهگو»، «تاریخ خط» و «افول و ظهور شیوۀ تولید آسیایی». از مخبر، علاوه بر کتاب «قهرمان در تاریخ و اسطوره»، دو اثر تألیفی دیگر هم در حوزۀ اسطورهشناسی با عنوانهای «اساطیر هند» و «اساطیر یونان» منتشر شده است.
سیر تحول مفهوم قهرمان
عباس مخبر در درسگفتارهایی که در کتاب «قهرمان در تاریخ و اسطوره» گردآوری و منتشر شده به بررسی نظریههای گوناگون دربارۀ نقش و کارکرد قهرمان در تاریخ و اسطوره و توضیح تفاوت میان قهرمان تاریخی و اساطیری میپردازد و سیر تحول قهرمان در اسطوره و نظریههای مهم در این باره را مرور میکند تا ماهیت و کارکرد و خاستگاه قهرمان در اسطوره را شرح و نشان دهد که قهرمان تاریخی با قهرمان اساطیری متفاوت است و این دو را نباید با هم یکی گرفت. «قهرمان در تاریخ و اسطوره» حاوی مباحثی مهم و کلیدی دربارۀ مفهوم قهرمان است و این مفهوم را به زبانی ساده توضیح میدهد و از زوایای گوناگون به آن نور میتاباند. در درسگفتارهای «قهرمان در تاریخ و اسطوره» مفهوم قهرمان و نقش و کارکردی که در اسطوره برای قهرمان قائلند و نیز وجوه تمایز قهرمان اسطورهای و قهرمان تاریخی از منظر فلسفی و روانشناختی، مورد بررسی قرار گرفته است. این کتاب رد قهرمانها را در متون کهنِ حماسی و اساطیری دنبال میکند و نیز سیر تحول مفهوم قهرمان را در طول تاریخ مورد بررسی قرار میدهد. نویسنده در بحث از مفهوم قهرمان در اسطوره و ویژگیهای قهرمان از آرای متفکران مختلف، نظیر زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ، دربارۀ قهرمان در اسطوره سخن میگوید و بهطور مفصل به بررسی سه الگویی میپردازد که اتو رانک، جوزف کمبل و لرد رگلان برای توضیح موضوع و کارکرد و نقش قهرمان در اسطوره وضع کردهاند. در این کتاب همچنین فصلی به بررسی نظریۀ رنه ژیرار دربارۀ خشونت، تقدس و قربانی اختصاص داده شده است.
«قهرمان در تاریخ و اسطوره» از مقدمه و 10 فصل تشکیل شده است. فصلهای دهگانۀ کتاب عبارتند از: «قهرمان و قهرمانیگری: چشمانداز نظری»، «قهرمان در تاریخ»، «تبارشناسی قهرمان در اسطوره»، «فروید: قهرمان در چنگال عقدۀ ادیپ»، «قهرمان در اسطوره: مدل اتو رانک»، «جیمز فریزر و خدای شهید شوندۀ نباتی»، قهرمان در اسطوره: مدل لرد رگلان»، «رنه ژیرار: بلاگردان، خشونت و امر قدسی»، «کارل یونگ: توازن خودآگاه و ناخودآگاه» و «قهرمان در اسطوره: مدل جوزف کمبل».
قهرمانان معمولی در میان ما
عباس مخبر در پیشگفتار کتابش میگوید، هدفش از تهیه و تدوین این کتاب بررسی خاستگاه، ماهیت و کارکرد قهرمان در اسطوره است اما به دلیل گستردگی معنایی و تداخلی که میان انواع قهرمانان وجود دارد، برای روشن کردن محدودۀ بررسی، ضروری است در آغاز متن، مفهوم قهرمان و قهرمانیگری را واکاوی کند و در فصل «تبارشناسی قهرمان در اسطوره» مینویسد: «قهرمانیگری، واکنشی به ترسناکی فزایندۀ سیمای مرگ و نیاز به جاودانگی بود. اسطورۀ قهرمان، یک اسطورۀ خورشیدی و تقلیدی از کردار خورشید روی زمین بود. کار خورشید پیروزی بر نیروهای تاریکی در آسمان بود. هدف قهرمان تغییر جنبههایی از نظام کهن و قمری الهه بود. در تقابل با اسطورۀ کهن الهه و پسر- معشوقش که به نمایش همواره تغییریابندۀ روابط میپردازد- قهرمان به تنهایی در مقابل نیروی مخالف میایستد و پدر آسمانی نیز از او حمایت میکند. کانون تأکید از الهه به پسر و از کیهان به انسان حرکت میکند. دورانی از تلاش برای شناختن و نه فقط بودن آغاز میشود که جان کلام آن وانهادن رابطه با کل بهمنظور کشف خود بهمثابۀ فرد است.» گام بعدی مخبر در کتاب این است که ابعاد قهرمان تاریخی را مشخص کند. چون بین قهرمان تاریخی و قهرمان اسطورهای تفاوت وجود دارد؛ در حالیکه بسیاری از افراد و حتی شماری از صاحبنظران، خاستگاه قهرمانان اسطورهای را تاریخ و قهرمانان تاریخی را اسطوره میپندارند. این تداخل مفهومی هم وقتی تشدید میشود که زندگی بسیاری از قهرمانان تاریخی در هالهای از اسطوره پوشیده میشود.
مخبر میگوید، قهرمانان بسیاری از رمانهای مدرن با قهرمانان اسطورهای و تاریخی نسبت چندانی ندارند و بسیاری از قهرمانان افشاگر عصر دیجیتال، در گذشته قابل تصور هم نبودهاند. صاحبنظران جدید با نگاهی تازه این پدیده را در عرصه زندگی میلیونها انسان معمولی واکاوی کردهاند. گویی پدیدۀ قهرمانی نیز در دنیای معاصر دموکراتیکتر شده و طیف گستردهتری از انسانها را زیر چتر تعریف خود گردآوری کرده است. نویسنده «قهرمان در تاریخ و اسطوره» میگوید، قهرمانی امروز از همه میخواهد گنج خویشتن حقیقی خود را پیدا کنیم و آن را با جامعه به اشتراک بگذاریم. پس قهرمانی یک سفر است؛ سفری که در آن با هیولاهای درون خود روبهرو میشویم و گنج درون را کشف میکنیم.
نویسنده کتاب در ابتدای بحثش این نکته را هم تذکر داده که قهرمان، واژهای با دامنۀ معنای گسترده است که از خدایان و نیمهخدایان تا چهرههای اسطورهای، حماسی، تاریخی و شخصیتهای علمی، ورزشی و ادبی را در بر میگیرد. این گستره معنایی در گذر زمان نیز تغییرات زیادی کرده که به درک و دریافتهای تازهای از مفهوم و مصداق آن منجر شده است. به اعتقاد او مضمون تازۀ جهانشمول بودن قهرمانان معمولی ما را ترغیب میکند تا دربارۀ قهرمانان معمولی که در میان ما هستند بازاندیشی کنیم؛ کسانی که با ایثارگریهای روزمره زندگی ما را غنا میبخشند و در ادامه مینویسد: «دیدگاه بدنینانۀ دانیل بورستین در مورد سلبریتیهایی که رسانهها برای ما میسازند و بهعنوان قهرمان بهخوردمان میدهند، در مقابل تقدیر عمیق او از قهرمانان هر روزه و بیصدایی قرار میگیرد که در میان ما زندگی میکنند.» به گفتۀ مخبر در این زندگی توهمی و نیمهتوهمی،کسانی که فضیلتهایشان معطوف به چیزی فراتر از شناخته شدن است، غالباً قهرمانان بیصدا هستند: معلم، پرستار، مادر، کارگر سختکوش در تنهایی، کسانی با دستمزدهای ناکافی و مشاغل بیافتخاری که مردم چیزی دربارهشان نمیدانند: «اینها دقیقاً قهرمان هستند چون بیصدا باقی میمانند.» مخبر در ادامه به نقل از مرلوپونتی میگوید ضدقهرمانها هم با حرکت در مرزهای قهرمانی میخواهند، انسان را در جایگاه قهرمان بشنانند و مینویسد: «وقتی در شعر فروغ فرخزاد میخوانیم: نجاتدهنده در گور خفته است، حرف این است که واگذاری همه چیز به یک قهرمان نجاتدهنده موجب انفعال خواهد شد و افراد جامعه باید خود دست به عمل بزنند و نجاتدهندۀ خود باشند.»
منبع: روزنامه سازندگي