ادبیات، بهخصوص ادبیات رئالیستی نماینده یک زندگی و بستر اجتماعیِ واقعی ست که درون آن خلق میشود. در واقع بخشی از تاریخ و سیر تکوین هستی اجتماعی توسط ادبیات به خواننده منتقل میشود. در این راستا، "جامعهشناسی ادبیات" بیشتر به رابطة اثر ادبی و ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میپردازد. به عقیدة لوسین گلدمن (یکی از سرشناسترینها در حوزة جامعهشناسی ادبیات) خصلت جمعی آفرینش ادبی پیامد آن است که ساختار آثار با ساختارهای ذهنی گروههای اجتماعی پیوند میخورد. اثر درون اجتماع شکل میگیرد و بنابراین شاعر و نویسنده مولود و محصول اجتماع هستند. با این رویکرد ما میتوانیم بخشی از تاریخ اجتماعی دوران قبل از کودتا و ملی شدن صنعت نفت و وقایعی که در بطن اجتماعات شهری جنوب رخ میداد را در آثار احمد محمود –بویژه در رمان "همسایهها"- ببینیم. رمان همسایهها در اصل داستان جوانی به نام "خالد" است که پیش از کودتای 28 مرداد در شهر اهواز زندگی میکند. خالد در محیط خانهای زندگی میکند که خودِ خانه چیدمانی از شخصیتهای متفاوتی است که هر کدام نماینده یک قشر اجتماعی هستند. همچنان که رمان پیش میرود نوجوانی خام و بیتجربه تحت تاثیر فضای اجتماعی حاکم بر زمانهاش به فرد سیاسی تبدیل میشود. احمد محمود نوشتن این رمان را از سال 42 آغاز کرد (یعنی یک دهه بعد از کودتا) و بهنوعی میتوان گفت شخصیت اصلی رمان نمایندهای از خود مولف است که دوران نوجوانی و جوانی خود را در جنوب طی کرده است. همسایهها را میتوان رمانی خواند که ژانر "ادبیات واقعگرایانه اجتماعی" را نمایندگی میکند. میگوئیم نماینده چون در مبحث جامعهشناسی ادبیات یک فرد به تنهائی به عنوان مولف کل اثر به حساب نمیآید؛ بلکه اثر بیان نوعی آگاهی جمعی است که هنرمند با شدتی بیش از اکثر افراد، در تدوین آن شرکت میکند. مثلاً میخائیل باختین معتقد است که نویسنده ادبیات داستانی اگر میخواهد در طرح داستانهایش به مسائل جامعهشناسی توجه کند، میبایست به فرهنگ مردم روی آورد. او معتقد است فرهنگ مردمی، پدیدهای کاملاً جمعی است. آنچه که در رمان همسایهها نیز کاملاً مشهود است. قشری از حاشیهنشینان شهری که در خانههای سنتی و جمعی زندگی میکنند و خالد یا همان نمایندة مولف درون چنین اجتماع ناهمگونی که خود نماینده اجتماعی بزرگتر است، زندگی میکند. چنانکه گلدمن نیز خاطر نشان میکند که خالق اثر هنری یک خالق جمعی است. در خلق اثری چون همسایهها مولف میتواند یکی از عوامل یا فعلها باشد. فرامتن نیز به اندازه نویسنده در خلق و آفرینش اثر نقش دارد. جامعه، مردم، تاریخ، فرهنگ، واقعیت زمانه و خوانندگان هر کدام به اندازه مولف در شکلگیری اثر دخیل هستند. در این نگاه، منظور این است که فرد نویسنده در حقیقت، عناصر خلاقیت خودش را از زمانه میگیرد. نقش فرد (یا در همسایهها همان قهرمان اصلی یا خالد به عنوان نماینده مولف) این است که به این عناصر پراکنده، پیچیده و بازنشده، آن چنان شکل و انسجام و آن چنان محتوایی میبخشد که ما محصول کار را در کلیت منسجم رمان میخوانیم.
در نظرگاه جامعهشناسی ادبیات، تشریح اثر ادبی با تکیه بر مولفههای اجتماعی-تاریخی، به هیچ رو نافی ویژگی زیبایی شناختی ذاتی آن نیست. بنابراین، بین خصلت فردی و شخصی در اثر ادبی، به معنای اجتماعی آن، در مقام صورتی از بیان یک جهان نگری، هیچ تضادی دیده نمیشود. در این نگاه، نویسنده برجسته و نابغه کسی است که حساسیتها و ادراک عاطفی او با یک جنبش عظیم اجتماعی و تاریخی مقارن است (در رمان همسایهها این واقعه بزرگ همان کودتای 28 مرداد و حوادث و رویدادهای پیش از آن در جنوب به عنوان پایگاه اصلی نفتی است.) نویسنده برای سخن گفتن از ملموسترین و بیواسطهترین مسائل خود (که در این رمان شامل زندگی و تجربه زیسته همه همسایههاست)، عامترین و کلیترین مسائل زمانه و طبقه خود را بهطور ضمنی منعکس میکند. (در رمان همسایهها نیز ما میبینیم که خالد به عنوان نماینده نویسنده، از مسئله شخصی و عاطفی خود در عشقاش نسبت دختر "سیه چشم" چشم پوشی کرده و از این مسئله فردی و عاطفی خود به نفع یک عقیده اجتماعی و مسئلهای عمومیتر گذر میکند.) از زاویه نگاه جامعه شناختی به ادبیات، یک نویسنده مسائل اساسی زمانه و گروه اجتماعی خود را به چشم باورهای انتزاعی نمینگرد، بلکه آنها را واقعیتهای زندهای میداند که به نحوی بیواسطه در احساسات و نگرشهایش بیان شده است.
همچنین از نظر گلدمن، جهان تخیلی آثار هنری و فلسفی، پیشینه آگاهی ممکن طبقات اجتماعی، یعنی گروههای اجتماعی انتخاب شده را بیان میکند که احساس، اندیشه و رفتارشان به جهاننگری فراگیر و دگرگونی جوامع روابط انسانها با طبیعت گرایش دارد. در رمان همسایهها نیز ما شاهد شیوه زندگی، بینش و رفتارهای اجتماعی طبقه حاشیهنشین شهری هستیم که با تمام ناهمگونی شخصیتهایشان اما خاستگاه طبقاتی یکسانی دارند. اگر رمان همسایهها را به دو بخش تقسیم کنیم که بخش اول آن در خانه پرتعدادی میگذرد که خالد در آن زندگی میکند و بخش دوم محیط شلوغ زندانی است که خالد در آن حبس میشود، در هر دو بخش ما شاهد اجتماعی از انسانها و بینش و رفتار آنها هستیم که در اصل جهانبینی خالد یا مولف را شکل میدهد. چرا که بینش و جهاننگری با آگاهی و اندوختههای طبقه اجتماعی معینی منطبق است. خالد از طبقه حاشیهنشین و مطرودی بیرون میآید که طرفدار ملی شدن نفت و عدم دخالتهای دولتهای غربی هستند و نه از طبقه مرفهی که منافع خود را در روابط استعمارگرایانه با آنها میدانند.
البته گفتنی است که اغلب به جامعهشناسی ادبیات این ایراد را وارد میکنند که بین ادبیات و جامعه پیوندی بازتابی و مکانیکی برقرار میکند و ادبیات را تنها به بازتاب مسائل اجتماعی و بهویژه اقتصادی محدود میکنند؛ و این نگاه در اصل استدلال زیباییشناختی ادبیات و پدیده ادبی را نادیده میگیرد. اما در رمان احمد محمود ما با ساختار زیباییشناسانه و فرم ادبی منسجمی نیز روبرو هستیم که چون ظرفی مناسب آگاهی اجتماعی مولف را در درون خود جای میدهد. شخصیتپردازی بسیار دقیق و هوشمندانه–که محصول خاستگاه طبقاتی و تجربه زیسته خود احمد محمود است- و استفاده از طنز انتقادی و آیرونی و ادوات ادبی با نثری بسیار شیوا و روان در این اثر چنان قدرتی دارند که میتوانیم از آن به عنوان یک اثر ادبی و هنری درخشان یاد کنیم.
اما باید تاکید کرد که در ادبیاتی چون ادبیات احمد محمود که میتوان او را پیرو مکتب "رئالیسم انتقادی" یا "واقعگرایی اجتماعی" دانست مطرح کردن فرم زیباییشناسی اثر بدون در نظر گرفتن خط و ربطها و پیوندهای اجتماعی آن شیوه تحلیلی مناسبی نیست. در این باره میتوان به نظریه اریش کوهلر –یکی دیگر از نمایندگان جامعهشناسی ادبیات- رجوع کرد که به تحلیل رابطه صورت و محتوایی میپردازد. کوهلر آفرینش ادبی را حاصل وحدت جدائی ناپذیر صورت و محتوا میداند و انطباق کامل صورت و محتوا را معیاری برای اثر هنری برمیشمارد. از نگاه او، این محتواست که صورت را میآفریند و در مقابل صورت نیز آفریننده محتواست. از این رو یک محتوای معین نمیتواند در هر صورتی بیان شود و میتوان گفت در کار احمد محمود این صورت و محتوا به طرز مناسبی در هم تنیده شده است. او با انتخاب مکانی که نماینده یک قشر اجتماعی است و با انتخاب یک شیوه زیسته جمعی (همانگونه که در زندگی محقرانه و خانههای شلوغ حاشیهنشینها شاهد آن هستیم) میتواند یک رئالیسم اجتماعی را رقم بزند که شخصیت اصلی در فرایند زندگی کردن درون چنین اجتماعاتی به آن بینش و آگاهی طبقاتی دست مییابد که در سطح اجتماعی با یک بدنه سیاسی با مطالبة پیشرو که خواهان ملی شدن نفت هستند پیوند میخورد. آگاهی سیاسی شخصیت اصلی یا یک نوجوان خام از دل همین کلونیها یا خرده-اجتماعات برمیآید. از این طریق در کار احمد محمود سنت و مدرنیته (مثلا خاج توفیق بعنوان نماینده سنت و بلور خانم و در نهایت خودِ خالد به عنوان کسی که عقاید پیشرو سیاسی را دنبال میکند)، نه شکاف بارز، بلکه در نزدیکی و در هم تنیده گی با هم زندگی میکنند و این مسئله البته به موقعیت و فضای شهری مدرن جنوب در آن دوران برمیگردد. به قول وحید ولیزاده "ادبيات جنوب در اصل ادبياتی است که حاصل صنعت نفت و سالنهاي سينما و درهم آميزي مردمان گوناگون حول نفت است، شهر سليمان و آبادان و بندرهاي متصل به جهان آنسوي آبها. در آن سالها جنوب يكي از دو سه مركز مهم ايران شده بود و بر روبنايش، ادبيات مدرن ايران هم باليد". در همسایهها نیز ما با جنوبی متاثر از مدرنیته روبرو هستیم و احمد محمود برخلاف بسیاری از نویسندگان به جای انتخاب مقولاتی چون خرافهپرستی یا رسمهای آئینی و سنتی به توصیف فضا و موقعیتهای در هم تنیده از سنت و مدرنیته دست مییازد و عملاً یک رمان شهری مدرن میآفریند.
در باب اهمیت و تاثیر فضای مدرن شهری خوزستان بر ادبیات آن، محمدعلی سپانلو در کتاب خود به اسم "در جستجوی واقعیت" از ادبیاتی با عنوان "مکتب خوزستان" یاد میکند و آنرا چنین شرح و بسط میدهد: «محیط جنوب غربی ایران، به خصوص بخش صنعتی آن که تضادهای جهان معاصر را یکجا کنار هم دارد، بهترین آزمایشگاهی بوده است برای آزمون سبک نویسندگان رئالیست آمریکایی میان دو جنگ در یک فرم بومی و ایرانی. اقلیمی سوزان و وحشی که در آن شبح صنعتی عظیم چشمانداز را مسدود کرده است. مجموعه متلونی از بدویترین طبایع تا تربیت شدهترین واکنشهای شهر نشینی... اینها همه به برخی از بهترین قصهنویسان معاصر ما فرصت داده است تا مکتب قصهنویسی خوزستان را پدید آورند... ترکیب دلپذیر مرارت و وحشت و پاک باختگی... میتوان گفت که جغرافیا سبک آفریده است...»
تجمیع تضادها -در قالب یک خاستگاه طبقاتی واحد که همه شخصیتها را دور هم جمع میکند- را ما به خوبی در رمان "همسایهها" شاهد هستیم. ما در رمان او ترکیبی از طبایع بدوی میان شخصیتهای کهنسالی چون خاج توفیق تا پیشروترین خواستهها و مطالبات شهرنشینی نزد خالد و همفرکانش را بالعینه مشاهده میکنیم. بر همین اساس احمد محمود را میتوان یکی از نمایندگان ادبیات مدرن و شهری در مکتب خوزستان دانست که بخشی از تاریخ اجتماعی و سیر تکوینی اجتماع خود را به زبان عامیانه و در قالب یک ادبیات واقعگرایانه ثبت میکند.