.
جای خالی بزرگان ادبیات معاصر در رادیو
انتشار : 1403/02/04

الهه آرانیا

به مناسبت چهارم اردیبهشت ، روز افتتاح رادیو در ایران با علیرضا بدیع ،شاعر و مجری رادیو تلویزیون درباره چالش برنامه های ادبی رادیو گفت و گو کردیم.

 امروز 4اردیبهشت روز افتتاح رادیو در ایران است. 84 سال پیش در چنین روزی رادیو تهران شروع به کار کرد. راه درازی که رادیو در ایران تا امروز پیموده، مرهون تلاش‌ها و زحمات جمع بزرگی از نویسندگان و شاعران معاصر است که با قلم و ذوق ادبی خود در تولید و تهیه برنامه‌های مختلف نقش داشتند. شاید برایتان جالب باشد بدانید رادیویی که امروز در هر نقطه‌ای در دسترس است و می‌توان آن را شنید، روزگاری میزبان چه چهره‌های شاخصی در مقام نویسندگی، اجرا، تهیه‌کنندگی و گویندگی بوده ‌است؛ چهره‌هایی همچون مهدی اخوان‌ثالث، هوشنگ مرادی کرمانی، هوشنگ ابتهاج، احمد شاملو، جلال آل احمد، احمد محمود، قیصر امین‌پور، سیدحسن حسینی، مهرداد اوستا، مشفق کاشانی و... . اما چرا در روزگار ما رادیو دیگر آن چنان که باید خانه بزرگان شعر و داستان معاصر نیست؟ چرا این روزها رادیو از قلم نویسنده‌ها و شاعران شناخته‌شده خالی است و همان چهره‌های معدودی هم که در حال فعالیت هستند، یکی یکی با رادیو خداحافظی می‌کنند؟

جمعِ اخوان، مرادی کرمانی، ابتهاج، آل احمد و ... در رادیو
رادیو در ایران زمانی که هنوز خبری از شبکه‌های متعدد نبود، با داشتن یک شبکه به اندازه چندین شبکه رادیویی و حتی تلویزیونیِ امروز خروجی داشت؛ روزگاری که شاعران و نویسندگان ترازِ اول معاصر در رادیو به نویسندگی و اجرا می‌پرداختند و فکر و ایده‌های نابشان را به برنامه‌های رادیویی تبدیل می‌کردند. یکی از این چهره‌ها هوشنگ مرادی کرمانی بود که ابتدا می‌خواست گوینده رادیو شود، اما وقتی برای ورود به رادیو آزمون داد به دلیل داشتن لهجه ردش کردند و بعدها نویسنده درجه ‌یک رادیو شد. او در کتاب «هوشنگ دوم» می‌نویسد: «من در رادیو یاد گرفتم که چگونه برای مردم بنویسم. دورانی که در رادیو به سر بردم، به من یاد داد مبتذل ننویسم. در رادیو یاد گرفتم واژه‌هایی را در نوشتن به کار ببرم که در عین وزانت و سنگینی و داشتن بار عاطفی، سبک و دم دستی نباشد، جذاب و شیرین باشد». مهدی اخوان ثالث نیز قبل از انقلاب برای برنامه‌ای به نام «ادبیات ایران» می‌نوشت. مطالب این برنامه بیشتر مربوط به ادبیات کهن ایران و به خصوص زندگی و آثار شعرای نامدار کشورمان بود؛ گاهی نیز مطالب متفرقه ایران. مثلا در یکی از دست‌نوشته‌های اخوان آمده: «مدتی بود که قصد داشتم یکی از برنامه‌های ادبیات ایران را به شعرهایی اختصاص بدهم که شعرا به عنوان لوح مزار سروده‌اند و همچنین شعرهایی مناسب این موضوع که از دیوان‌شان انتخاب کرده‌ام و بر سنگ مزارشان نقش شده اما چون این موضوع یادآور مزار و مرگ و سفر غم‌انگیز و آخرین مرحله و منزل زندگی است و طبعا با حزن و حسیات تألم‌آور ملازمه دارد، عملی کردن این قصد را به تاخیر می‌انداختم تا مناسبتی پیدا شود».
یکی دیگر از نویسندگان مشهور رادیو در آن زمان، «فریدون مشیری» بود که طی سال‌های 40 تا 42 توانست عضو شورای نویسندگان رادیو ایران شود. او در این جایگاه با نویسندگان و هنرمندان بسیاری حشر و نشر داشت و هر روز آن‌ها را می‌دید، از جمله آهنگ سازان و خوانندگان که هر وقت شعری برای آهنگی نیاز داشتند، یکراست به سراغ شورای نویسندگان می‌رفتند و آن جا چه کسی بهتر از فریدون مشیری که بلافاصله شعری زیبا و مطلوب برایشان آماده کند. احمد شاملو، جلال آل‌احمد، مهرداد اوستا، مشفق کاشانی، هوشنگ ابتهاج، سیدحسن حسینی، قیصر امین‌پور و... از دیگر چهره‌های شاخص ادبیات بودند که پیش و پس از انقلاب در رادیو فعالیت می‌کردند.

چرا این روزها رادیو از قلم نویسنده‌ها و شاعران شناخته‌شده خالی است؟
علیرضا بدیع، شاعر و ترانه‌سرای کشورمان که پیش از این با رادیو و تلویزیون همکاری داشته و حالا دیگر حاضر به همکاری با صداوسیما نیست، به این پرسش این‌گونه پاسخ می‌دهد: «مسائل مالی، دلیلِ بسیار مختصر و کوچکی برای کارنکردن چهره‌های ادبیات با رادیوست. چون اساساً کسی که با رادیو کار می‌کند و دنبال مشاغل دیگر مثل اجرا و بازیگری نمی‌رود، این پیش‌زمینه ذهنی را دارد که رادیو قرار نیست پول زیادی بدهد و می‌داند حداقل دستمزد ساعتیِ کار در رادیو از حداقل دستمزد ساعتی یک کارگر هم در کشور ما کمتر است. پس مسائل مالی خیلی دخیل نیست و بیشتر به مسائل فکری و عقیدتی برمی‌گردد که در سال‌های گذشته بیشتر شده ‌است. علت قطع همکاری من به عنوان کسی که هم با رادیو و هم با تلویزیون همکاری داشته‌ام، این بود که در تلویزیون اسم احمد شاملو، محمود دولت آبادی و غلامحسین ساعدی را در برنامه‌ای که قرار بود داستان و شعر معاصر را تحلیل کند، روی آنتن زنده آوردم و تهیه‌کننده بعد از برنامه من را توبیخ کرد. مگر ممکن است از ادبیات معاصر بگوییم و از این چهره‌ها یاد نکنیم؟ در رادیو هم همین گیر و گرفت‌ها را داریم و هزارجور هنجار و باید و نباید و خط قرمز سر راه آدم می‌چینند که عطایش را به لقایش می‌بخشد». این شاعر و ترانه‌سرا در ادامه از بزرگان ادبیات و موسیقی یاد می‌کند که زمانی با رادیو همکاری می‌کردند و امروز جای امثال آن‌ها در این رسانه خالی است: «اخوان ثالث زمانی که به خوزستان می‌رود، مدیر رادیو و تلویزیون آن جا می‌شود و بعد به تهران می‌آید و تهیه‌کنندگی و نویسندگی و اجرا می‌کند. دست‌خط‌هایش هنوز در ساختمان شهدای رادیو در جام‌جم هست. مهدی سهیلی، شاعر و نویسنده‌ای که جُنگ‌های ادبی خوب ساخته یا  هوشنگ مرادی کرمانی، هوشنگ ابتهاج و دیگرانی که در رادیو کار می‌کردند. نوازنده‌ها و خواننده‌های خیلی خوبی هم با رادیو همکاری داشته‌اند؛ از بنان و تجویدی گرفته تا یاحقی و لطفی و شجریان و... .
یکی دو روز پیش ،من در صفحه اینستاگرام تصویری منتشر کردم از هوشنگ ابتهاج و باستانی پاریزی که درباره عارف قزوینی صحبت می کنند. چه جمعی! کجاست این برنامه‌ها؟ متاسفانه وقتی چند تا فیلتر سر راه باشد معلوم است که خیلی‌ها نمی‌پذیرند همکاری کنند. یک برنامه درست و حسابی نقد ادبیات و فرهنگ نداریم. چهره‌های خاص از یک طیف خاص را دعوت می‌کنند که حرف های کلیشه ای می‌زنند. کی دیده‌اید درباره شعر فروغ و شاملو با حضور کارشناسان آزاد صحبت کنند؟ مخاطب در این وضعیت از دست می‌رود. رادیوی گذشته تکرار نمی‌شود، چون همه‌چیز سیاست‌زده است. فرهنگ و هنر در آزادی فکر به وجود می‌آید».